اثر بخشی هزینه صرف شده برای کمپین های بازاریابی ( marketing campaigns ) خود را از طریق شاخص هزینه جذب مشتری اندازه بگیرید.
میزان اثربخشی هزینه کمپین های بازاریابی شما را هنگام جذب مشتری جدید برای تیم فروش شما، می سنجد. این شاخص ارتباط تنگاتنگی با سایر شاخص های کلیدی کسب وکار از جمله هزینه جذب مشتریان جدید دارد. هدف این شاخص ارائه شکل محسوسی از مبلغ مورد نیاز به تیم بازاریابی شماست تا بتوانند میزان هزینه مناسب برای جذب مشتریان جدید را تشخیص دهند.
شاخص هزینه جذب مشتری ( Cost Per Lead ) همچنین داده های مهمی را برای محاسبات بازگشت سرمایه ( ROI ) در اختیار شما قرار می دهد. در حقیقت هر مرحله از فرایند خرید ( purchase funnel ) باید شاخصی مشابه Cost Per Lead / CPL داشته باشد که آن را به درستی تعریف کند، مانند هزینه هر بازدیدکننده ( cost per visitor ) و هزینه هر برد ( cost per win ). به این ترتیب از این معیارها می توان برای نظارت بر کمپین هایی مانند AdWords، تبلیغات بنرهای اینترنتی، تبلیغات شبکه های اجتماعی و یا مجموع تلاش های بازاریابی استفاده کرد.
فردی که از طریق محقق ساختن هدف ( که تیم بازاریابی برای مخاطبان تعریف کرده است )، علاقه خود را به محصول یا خدمت شما بیان کرده است.
به عنوان مثال اگر شرکت شما مبلغ یک میلیون تومان را صرف تبلیغات کمپین ( CPP ( cost per click نماید و از این طریق ۱۰۰ نفر از بازدیدکنندگان وب سایت شما به مشتری بالقوه ( lead ) تبدیل شوند. هزینه به دست آوردن دو مشتری بالقوه برابر خواهد بود با ده هزار تومان.
حال باید بسنجید که هزینه جذب مشتری بالقوه برای شرکت شما در مقایسه با میزان قیمت محصول یا خدمات شما عدد زیادی است یا خیر.
هزینه جذب مشتری پایین به همراه حجم وسیعی از مشتریان بالقوه با کیفیت
امروزه بین سئو ( SEO ) و بازاریابی محتوا ( content marketing ) فاصله زیادی افتاده است و با یکدیگر ارتباط ندارند، این در حالی است که هر دو استراتژی بازاریابی اینترنتی، اهداف یکسانی را دنبال می کنند.
ایده ی پشت سئو ( SEO ) این است که محتوا را در دسترس مخاطبان اصلی قرار می دهد که این کار دقیقا در راستای بازاریابی محتوا است.
هنوز بسیاری از بازاریاب ها هستند که میخواهند با تیم های بزرگ کارشان را ادامه دهند و منابع شان را به سئو و یا بازاریابی محتوا اختصاص دهند.
اما اکثر بازاریاب ها میخواهند بودجه بازاریابی شان هر سال افزایش یابد، اما این تخصیص بودجه نباید فقط به یک فعالیت بازاریابی دیجیتالی اختصاص یابد. در این پست به شما نشان خواهیم داد که چه چیزهایی در بازاریابی محتوا و سئو بیشترین اهمیت را دارند و چگونه در تخصیص بودجه ها تعادل برقرار کنیم.
حتی اگر بازاریابی محتوا استراتژی اصلی شماست، ضروریاتی در زمینه سئو ( SEO ) وجود دارد که هر کسب وکاری باید از مزایای آن ها بهره ببرد.
مطابق تحقیقیاتی که اخیرا بر روی شرکت های B2B و B2C بزرگ در غرب انجام شده است، بیشتر شرکت هایی که در لیست ۱۰۰ شرکت برتر مجله Fortune هستند به علت دنبال کردن فعالیت های کمی در زمینه ی سئوی وب سایتشان سقوط کرده اند.
توضیح شکل شماره ۱ ) میزان استفاده از فعالیت های سئو همانند استفاده از لینک های داخلی، توضیحات متا، کلمات کلیدی و … سبب بهینه شدن رتبه وب سایت در گوگل و دیگر موتورهای جستجو می شود.
این نقاط ضعف هم برای سئو و بازاریابی محتوا ( content marketing ) به یک اندازه مشکل آفرین است.
یک مثال که در این تحقیق آورده شده است لینک های معیوب سایت GE در یکی از صفحات اصلی اش است. این لینک ها برای سئو مضر هستند و علاوه بر این از طریق ایجاد تجربه ی بد برای کاربر اثر بخشی بازاریابی محتوا را نیز کاهش میدهند.
هر کسب وکاری نیاز دارد که حداقل ضروریات سئو را به کار بگیرد:
در بازاریابی محتوا، تمرکز استراتژی شما به جای موتور جستجو بیشتر بر روی تهیه علایق و نیاز های مخاطبان تان است.اما در این راستا شما متوجه می شوید که بسیاری از ضروریات بازاریابی محتوا به فعالیت های سئو ( SEO ) مربوط است:
اگر می خواهید از سرمایه گذاری در بخش بازاریابی اینترنتی بیشترین استفاده را ببرید، می بایست یک رابطه یکپارچه بین استراتژی های سئو ( SEO ) و بازاریابی محتوا ( content marketing ) ایجاد کنید.
به این علت که : مطابق آخرین تحقیقات درباره ی بازاریابی محتوایی شرکت های B2B، جذب مشتری بزرگترین هدف برای برندها است و پس از آن ،فروش و ایجاد روابط با مشتریان از اهداف بزرگ شرکت ها هستند.
توضیح شکل ۲ ) اهداف سازمانی برای بازاریابی محتوای شرکت های B2B عبارتند از جذب مشتری، فروش، پرورش مشتری، آگاهی از برند و ….
تمامی این اهداف مشروط به جذب بازدیدکنندگان جدید به وب سایت است. اما استراتژی بلندمدت و مقیاس پذیر برای رسیدن به آن چیست؟
وب سایت هایی که سئو ( SEO ) عالی دارند همزمان به محتوای ارزشمند برای پرورش مشتری ( nurture leads ) و افزایش فروش نیاز دارند.
بنابراین می توان گفت که سئو و بازاریابی محتوا برای رسیدن به اهداف بازاریابی به یکدیگر نیاز دارند.
جهت یکپارچه کردن این دو استراتژی بازاریابی دیجیتالی از راه کار های زیر استفاده میشود:
به هنگام جذب افراد خریدار ( buyer persona ) و جستجو درباره علایق شان، هیچ ابزاری بهتر از موتورهای جستجو نیست. جستجوی اطلاعات در اینترنت می تواند درباره ی اینکه چه چیزی برای مخاطبانتان اهمیت دارد به شما بینشی ارائه دهد، و این بینش میتواند به شما در محتوا سازی الهام بخش باشد.
Google Trends یک ابزار رایگان و جالب در راستای این هدف است:
توضیح شکل ۳ ) استفاده از ویدئو و اینفوگرافیک در محتوا مزایای زیادی در جذب مخاطب دارد.
شما همزمان می توانید ببینید که رقبایتان چه استراتژی های محتوایی استفاده می کنند و بیشترین کلمات کلیدی مرتبط با سئوی سایتتان را بیابید.
توزیع، بزرگترین عامل برای موفقیت بازاریابی محتوا است. رسانه های اجتماعی، سایت های مخصوص محتوا، وپیوند ( syndication ) معروف ترین کانال های توزیع هستند، اما آیا موتور های جستجو نیز کانال های توزیع هستند؟
اگر شما موتورهای جستجو را به عنوان یک کانال دیگر در چک لیست کانال های توزیع تان در نظر بگیرید، میتوانید به راحتی مقداری سئو را با عملیات بازاریابی محتوا ادغام کنید. بیشتر نویسندگان خوشحال می شوند که در راستای نوشتن، نوشتارشان را نیز مطابق با سئو ( SEO ) بهینه کنند.
حقیقت این است اگر این دو استراتژی را در یک ردیف قرار دهید،کمپین بازاریابی محتوای شما قدرت این را دارد که سئو ( SEO ) یتان را به مقدار زیادی بهبود بخشد.
ارزش پیشنهاد کنید.
آیا می توانید محتوای بسیار مرتبط و خاصی ارائه کنید که به خوانندگان ارزش ارائه کند و سوالاتشان را پاسخ دهد؟
بازاریابی محتوا تماماً در این باره است. اما موتورهای جستجو نیز به همین اندازه به دنبال ارائه دادن ارزش هستند، و محتوای عالی در گرو به دست آوردن لینک های با ارزش تر است.
مورد بالا را به کار بگیرید و از هر دو استراتژی بهره ببرید.
محتوای زیاد ایجاد کنید.
همان طور که شنیده اید (( محتوا پادشاه است )) البته تا زمانی که بتوانید کیفیت آن را حفظ کنید. بنابراین محتوای بیشتر به این معنی به دست آوردن فرصت های بیشتر برای جذب مخاطب و پرورش مشتریان است.
علاوه بر این، همزمان فرصت های بیشتر برای کسب رتبه بهتر در موتورهای جستجو ایجاد می شود.
تنوع ارائه دهید.
این تاکتیک در بازاریابی محتوا از این جهت حائز اهمیت است که از طریق فراهم کردن اولویت های مخاطبین تان سطح دسترسی به مخاطبین بیشتر را افزایش می دهد. میتوانید از ویدئو ها، تصاویر، اینوگرافیک ها و … در محتوای خود استفاده کنید.
در همین هنگام موتورهای جستجو وبلاگ ها، تصاویر، ویدئوها و …. را را در نتایج جستجوی خود رتبه بندی می کنند. هر چه تنوع محتوایی بیشتری داشته باشید، فرصت بهتری در رتبه بندی موتورهای جستجو کسب خواهید کرد.
هنگامی که از بازاریابی محتوا و سئو ( SEO ) به صورت همزمان استفاده می کنید مرزها نامشخص به نظر می آیند، و حقیقت این است که شما به هر دوی این استراتژی ها برای موفقیت نیاز دارید.
ضروریات هر دو استراتژی بازاریابی اینترنتی را مد نظر قرار دهید و تلاش کنید که فعالیت های بازاریابی تان را یکپارچه کنید تا بتوانید در سرمایه گذاری بازاریابی تان به بهترین تعادل برسید.
بازاریابی جایگاه جذابی در تقاطع علم و هنر دارد. از یکسو بازاریابان درجه یک از خلاقیت و مهارتهای هنری خود برای ایجاد کمپین های هنری بهره می گیرند تا نامشان در میان مخاطبان بپیچد. از سوی دیگر آنها دائما عملکرد هر کمپینی را تجزیه و تحلیل و اندازه گیری می کنند تا روش انتقال پیام خود را اصلاح کنند و عملکرد خود را بهینه سازند. استفاده از شاخصهای عملکرد کلیدی ( KPI ) و شاخصهای بازاریابی اینترنتی به شما کمک خواهد کرد تا میزان عملکرد فعالیت های بازاریابی اینترنتیخود را در فضای مجازی اندازه گیری نمایید.
شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری در بازاریابی اینترنتی ( Online Conversion Metricc )
تا چه اندازه مخاطبان آنلاین شما به مشتریان خریدار تبدیل می شوند؟
از چپ به راست: نرخ تبدیل : میزان موفقیت فعالیتهای بازاریابی اینترنتی در افزایش فروش آنلاین و تبدیل مخاطبان به مشتری در فضای مجازی
شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری ( online conversion metric ) اینکه شما تا چه میزان در تبدیل مخاطبان آنلاین خود به یک مشتری موفق بوده اید، را می سنجد. مقیاس این نرخ تبدیل با توجه به نوع کسب وکار اینترنتی که در آن فعالیت می کنید، متفاوت است. به عنوان مثال یک شرکت فعال در زمینه تجارت الکترونیک به دنبال اندازه گیری میزان خرید آنلاین است درحالی که یک کسب وکار SaaS ( نرم افزار به عنوان سرویس ) میخواهد تعداد ثبت نامهای آزمایشی ( trial sign ups ) را بداند. تصویر بالا نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری را برای فروشگاه اینترنتی یک شرکت نرم افزاری مشخص می کند.
بازاریابان دیجیتالی در رابطه با صفحاتی که مخاطبین در وب سایت های تحت مدیریت آنها طی می کنند تا از یک بازدیدکننده تبدیل به یک مشتری شوند ( خرید کننده ) باید اطلاع داشته باشند. در بسیاری از کسب وکارها این مسیر به صفحات محصول، ویژگی های محصول و کارت خرید منتهی میشود. بنابراین اندازه گیری ترافیک این صفحات، شاخص مهمی برای تعداد افراد درگیر در فرایند خرید ( purchase funnel ) که از خود علاقه و قصد خرید نشان داده اند، است. به همین ترتیب دنبال کردن نرخ تکمیل ( به اتمام رساندن خرید )، شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری را تایید می کند و میزان موفقیت وب سایت را در تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان بالقوه یا مشتری نشان میدهد.
برای تکمیل فرایند خرید آنلاین، بازاریابان دیجیتالی باید به دنبال ردیابی مشتریان بالفعل و بالقوه در طول زمان باشند. در بالا از مثال شرکت نرم افزاری استفاده شد و منطق مشابهی بر دیگر انواع کسب وکارهای اینترنتی را هم می توان تعمیم داد. در اینجا چند آمار کلیدی که نیازمند توجه است آورده شده:
برای ارائه گزارشی دقیق از عملکرد بازاریابی دیجیتالی، شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری باید با دیگر شاخص های مرتبط در حوزه بازاریابی اینترنتی همراه شود. حتما در کنار این شاخص به پیگیری شاخص اطلاع رسانی ( awareness metric )، شاخص اولین بازدید ( first visit metric ) و شاخص بازدید مجدد ( returning visit metricc ) نیز بپردازید.
اگر زمان، پول و تلاش خود را در بازاریابی محتوا سرمایه گذاری کرده اید و اما سودی در مقابل کسب نکرده اید دست نگه دارید. این اتفاق چیز عجیبی نیست. اکثر بازاریابان به هنگام ایمیل و بلاگ کردن محتوا و نوشتن محتوا در شبکه های اجتماعی، درباره بازاریابی محتوا دچار اشتباه می شوند و ممکن است به درستی آن را به کار نگیرند.
این اتفاق نباید سبب کنار گذاشتن بازاریابی محتوا شود. بلکه شما باید تلاش خود را بکنید تا آن را بهتر انجام دهید. محتوا همانند انواع دیگر بازاریابی است : اگر بازاریابی محتوا هدف مشخص نداشته باشد و بازار هدفش به درستی مشخص نشده باشد و بهینه سازی نشده باشد ( همان طور که بازاریابی ایمیلی و یا فعالیت های جستجوی پولی را بهینه سازی می کنید )، به درستی کار نخواهد کرد و مخاطبین تان را جذب نمی کنید.
بازاریابی محتوا را به درستی انجام دهید در این صورت است که بازاریابی به یک فعالیت راحت برایتان تبدیل می شود. هنگامی که محتوا به شما کمک می کند تا برای برند و افرادتان در سازمان جایگاه سازی کنید، صنعت نیز مشتریان را بر می انگیزاند، چرخه فروش را کوتاه تر می کند و به شما برای بستن قردادهای بیشتر کمک می کند. در ادامه ۶ اشتباه در انجام بازاریابی محتوا را بررسی می کنیم :
اولین گام در بهینه سازی استراژی بازاریابی محتوایی این است که بدانید چه کارهای اشتباهی انجام می دهید:
منظور از فعالیت های بازاریابی محتوایتان چیست؟ اگر شما ندانید که فعالیت های بازاریابی محتوایتان قرار است به کجا برسد، چگونه می خواهید بفهید که موفقیت آمیز هستند یا خیر؟ قبل از اینکه محتوا ایجاد کنید اهدافتان را تعیین کنید و سپس کارکردن در راستای آن را شروع کنید.
سخنان نامفهوم زیادی در سایت وجود دارند که با اندیشه جذب مشتری نوشته شده اند اما بسیاری از کاربران بالقوه آن ها را درک نمی کنند. اگر شما همتایان صنعت را مورد هدف قرار نداده اید ( برای مثال جمعیت استخدام ) پس بهتر است که متن را ساده تر کنید و از زبانی استفاده کنید که هر کسی آن را می فهمد. به یاد داشته باشید که کاربران به این علت شما را انتخاب می کنند که تخصص و منابع کافی برای انجام درست کاری را ندارند. فهمیدن اینکه چگونه می خواهید به آن ها کمک کنید را برایشان سخت نکنید.
شما یک پست جذاب نوشته اید و آن را در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته اید اما هیچ بازتابی کسب نکرده اید. در یک جهان بی عیب و نقص، کمپین های بازاریابی محتوای تان موفق خواهند شد و همانند ویروس گسترش می یابند و شما هزاران مخاطب را به خود جذب می کنید. اما در واقعیت همچین اتفاقی نمی افتد، و حتی شما به سختی می توانید مخاطبان را به خود جذب کنید. در واقع شما باید به سختی کار کنید تا بتوانید از طریق بازاریابی ایمیلی و فعالیت در رسانه های اجتماعی برای محتوایتان جایگاه سازی کنید. شاید شما برای افزایش ترافیک حتی مجبور به پرداخت هزینه شوید به این صورت که برای جستجوی های پولی و یا تبلیغات حمایت کننده بر روی Facebook،Twitter، LinkedIn هزینه پرداخت کنید. آیا فکر می کردید بازاریابی محتوا بدون هزینه و رایگان است؟ یک محتوای عالی به شما کمک می کند تا کارآیی تکنیک های بازاریابی پولی را حداکثر کنید. با صرف هزینه برای ترافیک بیشتر، شما می توانید به مخاطبان تان یک بهانه خوب برای به یاد آوردن شما بدهید. بازاریابی محتوا در اینجا می تواند به خوبی عمل کند.
یک محتوای عالی می تواند بارها و بارها استفاده شود. از فرصت استفاده کنید و محتوایتان را تا آنجا که ممکن است بازیابی کنید و آن را دوباره آماده کنید. یک پست خوب، محتوای عالی را برای کمپین های بازاریابی ایمیلی و فعالیت های رسانه های اجتماعی فراهم می کند، و حتی می توان از این محتوا در روزنامه ها، کتاب های الکترونیک، سخنرانی ها و یا سمینارهای وبی استفاده کرد. به یاد داشته باشید که کاربران بالقوه که در راستای قیف فروش یا sale funnel ( مدلی برای توصیف رفتار مشتریان به هنگام تبدیل شدن از مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل ) حرکت می کنند برای اولین بار محتوای شما را می بینند. تا زمانی که محتوای شما جذاب، مرتبط و به موقع باشد، برای افراد جدید، جدید و تازه به نظر می رسد.
اگر میان فعالیت های بازاریابی تان فاصله زیادی بیفتد ممکن است مشتریان بالقوه شما را فراموش کنند و یا حتی رقبای قوی تر که نرخ بازدید محتوای بالاتری دارند را انتخاب کنند. بنابراین همیشه فعالیت های بازاریابی مستمر و قوی داشته باشید.
قرار دادن دو یا سه پست بلاگی، تنها یک کمپین از طریق ایمیل و ارسال چند پست سطحی در رسانه های اجتماعی، استراتژی بازاریابی محتوا محسوب نمی شود و حتی به سختی می توان اسم آن ها را فعالیت بازاریابی محتوا نامید! اما هنوز بازاریابان زیادی هستند که تنها به همین فعالیت ها بسنده می کنند و درنتیجه موفق نمی شوند. شما از یک تبلیغ در تلویزیون و یا یک تبلیغ در روزنامه انتظار افزایش فروش در بنگاه تان را ندارید، پس چطور می توانید از اولین فعالیت های بازاریابی محتوایتان همچین انتظاری داشته باشید؟ بر روی بازاریابی محتوا باید بیشتر کار کنید. هر چه بیشتر تلاش کنید، بیشتر در آن مهارت به دست می آورید و در نتیجه برای شما موفقیت آمیزتر عمل خواهد کرد. به یاد داشته باشید هر چه از فعالیت های بازاریابی محتوای بیشتری انجام دهید بیشتر فرصت این را خواهید داشت که افراد درست به محتوای شما دست یابند.
آیا به بازاریابی محتوا اهمیت کمی داده اید؟ اگر این طور است باید زمان بیشتر، پول بیشتر و تلاش بیشتر برای آن صرف کنید و در بازاریابی محتوا سرمایه گذاری بیشتری کنید. با موفق شدن در استراتژی بازاریابی محتوا بیشتر از چیزی که فکر می کنید به دست می آورید پس برای استراتژی خود اهداف تعیین کنید، جامعه هدف درست را انتخاب کنید، محتواها را مستمر ایجاد کنید و از محتواهایتان بیشتر استفاده کنید و در نهایت تسلیم نشوید.
رویکرد ما به بازاریابی منحصر به فرد است.
شما برای کسبوکار خود چشم انداز و اهدافی دارید و ما میدانیم چگونه آن را محقق سازیم.
سبک کار ما
بازاریابی آنلاین
بازاریابی اینترنتی
با استفاده از تکنیکهای بازاریابی اینترنتی ، ایجاد محتوای مرتبط، بررسی و تحلیل چگونگی تعاملات مخاطبین باا برند شما در فضای مجازی، موجب افزایش مشتری و ارتقای برندتان میشویم.ادامه مطلب
استراتژی بازاریابی
وبسایتهای واکنشگرا
با استفاده از فناوری اطلاعات و اصول بازاریابی، وبسایتهای واکنشگرایی را برای شما طراحی و توسعه میدهیم که موجب افزایش بازدیدکننده و مشتری بیشتر برای برند شما میشوند.ادامه مطلب
طراحی سایت واکنشگرا
استراتژی بازاریابی
با استفاده از استراتژیهای بازاریابی کاربردی، کسبوکار شما را توسعه میدهیم، برندتان را از جنبههای مختلف تجزیه و تحلیل کرده و با ارائهی یک نقشهی بازاریابی دقیق و مشخص، موجب ارتقای برندتان میشویم.ادامه مطلب
استراتژیهای بازاریابی و تکنیکهای بازاریابی اینترنتی دو عنصر اساسی در هر کسبوکار موفق هستند.
با تدوین استراتژی های بازاریابی برای کسبوکارتان و اجرای آن از طریق کمپینهای یکپارچهی دیجتال مارکتینگ برند خود را ارتقاء دهید.
هدف ما توانمندسازی تیم بازاریابی شما از تدوین تا اجرای یک برنامه بازاریابی استراتژیک هدفمند میباشد.
خدمات بازاریابی ما بستههای از پیش تعیین شدهی بازاریابی اینترنتی نیست که مشتریان را مجاب کند که این بستههای پیشنهادی را بدون اطلاع از میزان کارایی آن در ارتقای برندشان، انتخاب نمایند؛ بلکه بر اساس تحلیل و بررسی جایگاه برندتان، استراتژیهای بازاریابی و تاکتیکهای بازاریابی آنلاین متناسب با برند شما را که می تواند موجب رشد کسبوکارتان شود، به شما معرفی میکنیم تا بتوانید با توجه به بودجهی سالانهی بازاریابیتان و اهداف برندینگ خود بهترین راه حل را انتخاب نمایید.
ابتدا استراتژیهای بازاریابی و همهی فعالیتهای دیجیتال مارکتینگ فعلی شما را بررسی میکنیم، سپس شما را یاری میدهیم تا اهداف تجاری خود را تعریف کرده و نقشهی راه برند خود را تعیین کنید و در نهایت با شما درآموزش، تدوین، اجرا و توسعهی آنلاین مارکتینگ برندتان همراه خواهیم بود.
بر اساس پارامترها و استراتژیک مارکتینگ آنلاین کاملا تعریفشده، کمپینهای آنلاین مارکتینگ یکپارچهای را اجرا میکنیم و هر ماه میزان موفقیت فعالیتهای بازاریابی اینترنتی را با اندازهگیری پارامترها و ROI (نرخ بازگشت سرمایه) کمپینهای آنلاین مارکتینگ شما پیگیری کرده و در نهایت گزارش کاملی را به شما ارائه میدهیم.
آخرین مرحلهی این فرآیند، ارزیابی بازخورد گزارشات ماهانه استراتژی بازاریابی اینترنتی شما و بهبود عملکرد تاکتیکهای موردنظر است. این چرخه، تا زمانی که شما به یک برند محبوب تبدیل شوید ادامه پیدا خواهد کرد.
آژانس بازاریابی اینترنتی
تخصص ما خلق و اجرای کمپینهای بازاریابی یکپارچه است:
افزایش سطح آگاهی بازار هدف از برند
افزایش مخاطبان بالقوه
بهینهسازی فرآیند فروش
کاهش زمان چرخهی فروش
بهبود ROI (نرخ بازگشت سرمایه) بازاریابی
کاهش نرخ رویگردانی (عدم رضایت) مشتری
افزایش وفاداری با خلق تجربهی متفاوت از برند
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :
ما با طراحی و اجرای کمپینهای یکپارچهی بازاریابی اینترنتی از طریق ادغام استراتژیهای بازاریابی، تکنیکهای بازاریابی اینترنتی و خلاقیت به شما در رشد کسبوکار و ارتقای برندتان کمک میکنیم.