مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

رشد تمایل کسب وکارها به استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا درسال ۲۰۱۶

بازاریابی برای جذب کسب وکارهای دیگر ( B2B ) همانند بازاریابی برای جذب مشتریان ( B2C ) نیست. از استراتژی بازاریابی محتوایی که برای مشتریانتان به کار برده اید نمی توانید انتظار داشته باشید که برای جذب کسب وکارهای دیگر نیز به کار آید.

مشتریانتان هم مانند شما از جدیدترین استراتژی های بازاریابی آگاه هستند. این به آن معناست که شما باید در بازاریابی اینترنتی باهوش تر از مشتریانتان باشید تا بتوانید مخاطبان را به خود جذب کنید.

پیش از تدوین استراتژی بازاریابی محتوا باید با گرایش های اخیر مرتبط با آن آشنا شوید تا بتوانید استراتژی های بازاریابی  موثر و کارآمدتری تنظیم کنید که رشد کسب وکارتان را تضمین کند.

در ادامه تعدادی از گرایش های بازاریابی محتوایی رایج در میان کسب و کارهای B2B که در سال ۲۰۱۶ ارائه شده اند آمده  است :

استراتژی بازاریابی محتوا

تحقیقات نشان داده است که یک سوم کسب وکارهای B2B، استراتژی بازاریابی محتوای توصیف شده دارند.

۳۵% از کسب وکارها، استراتژی بازاریابی دارند و ۲۹% باقی نیز استراتژی بازاریابی دارند که هنوز مستند سازی نشده است.

به هنگام کار با استراتژی بازاریابی به منظور گسترش حوزه کسب وکارتان  به علت پیچیدگی های موجود در تدوین استراتژی و حوزه بازاریابی اینترنتی می بایست ابتدا به خوبی درباره ی استراتژی فکر کنید و آن را مستند سازی کنید. اگر استراتژی بازاریابی را مستند سازی نکنید مانند این است که کلا استراتژی تدوین نکرده اید.

تحقیقات نشان می دهد که ۱۷ % از کسب وکارها استراتژی بازاریابی ندارند و ۸% نیز نمی دانستند که استراتژی بازاریابی دارند یا خیر!

در بازاریابی اینترنتی شما به یک استراتژی بازاریابی محتوایی که شفاف توضیح داده شده و مستند شده است نیاز دارید. اگر  استراتژی بازاریابی تان مستند نباشد احتمال دارد که مطابق با آن پیش نروید و تیم بازاریابی نیز در انجام فعالیت های بازاریابی دچار سردرگمی شود.

قابل اندازه گیری بودن اهداف به هنگام تدوین استراتژی بازاریابی محتوا

اگر اهدافتان قابل اندازه گیری نباشد چگونه می خواهید متوجه شوید که استراتژی بازاریابی تان به درستی عمل کرده است یا خیر؟ موفق بوده است یا خیر؟ چگونه می خواهید اهدافتان را اندازه گیری کنید؟

تحقیقات نشان می دهد که تنها ۲۹% از بازاریابان از موفقیت بازاریابی خود اطمینان دارند. باقی بازاریابان از موفقیت استراتژی بازاریابی و حتی از نحوه اندازه گیری موفقیت شان اطمینان ندارند و با شاخص های اندازه گیری هدف آشنا نیستند.

آن چیزی که قبل از تدوین استراتژی بازاریابی محتوا دارای اهمیت است، داشتن اهداف واضح و روشن است. آیا هدفتان کسب فروش بیشتر است؟ یا می خواهید مشتریان بیشتری جذب کنید؟ قبل از شروع استراتژی باید به این سوالات پاسخ دهید.

بعد از مشخص کردن اهدافتان حال باید بدانید چگونه آنها را اندازه گیری کنید. شاخص های بازاریابی تان کدام اند؟ اندازه گیری میزان فروش آسان است. آیا می خواهید فروشتان افزایش یابد یا خیر؟ حال باید هدفتان را خاص تر کنید. آیا می خواهید فروشتان نسبت به ماه قبل افزایش یابد؟ و یا نسبت به سال قبل؟

اندازه گیری هدف کمی، مشکل است، ولی شما می توانید از شاخص های بازاریابی مانند میزان بازدید از وب سایت یا تعداد followerr ها در شبکه های اجتماعی و یا مشترکین وب سایت برای اندازه گیری میزان موفقیت استراتژی بازاریابی استفاده کنید.

استراتژی بازاریابی محتوا

 

همکاری با ذینفعان کسب وکار B2B در خصوص فعالیت های بازاریابی محتوا

جهت موفقیت در استراتژی بازاریابی محتوا می بایست با ذینفعان کسب وکارB2B همکاری کنید. شاید بتوانید از این همکاری ها و اجتماعات به ایده های عالی برسید، با بینش های جدید آشنا بشوید و بتوانید کمپین بازاریابی تان را متحول کنید.

بهتر است بدانید که میزان جلسات بازاریابان با ذینفعان در شرکت ها بسیار کم است. تحقیقات نشان می دهد که تنها یک سوم بازاریابان حداقل هفته ای یک بار با ذینفعان درباره استراتژی های بازاریابی محتوا صحبت می کنند. ۲۹ % بازاریابان هفته ای یک بار و ۵ % از آن ها جلسات روزانه با ذینفعان دارند.

۱۰% دیگر بازاریابان هر دو هفته و ۱۹%دیگر ماهی یک بار جلسات بازاریابی با ذینفعان تشکیل می دهند و ۱۹% نیز تنها  در صورت ضرورت با سهام داران همکاری می کنند و جلسه می گذارند.

بازاریابانی که بیشتر اوقات با ذینفعان شرکت همکاری می کنند بیان می کنند که جلسات بسیار با ارزش و موثر است. در این جلسات شاید با راه های دیگری برای بهتر کردن و قوی تر کردن استراتژی های بازاریابی آشنا شوید.

اختصاص بودجه

برند ها بودجه زیادی را صرف بازاریابی می کنند و در میان فعالیت های بازاریابی در بازاریابی محتوا هزینه زیادی صرف می کنند.

تحقیقات نشان داده است که حدود ۲۵% بودجه بازاریابی، صرف بازاریابی محتوا می شود در حالی که  در سال ۲۰۱۵، این میزان ۲۳۳% بوده است.

انتظار می رود که برندها حتی در آینده برای بازاریابی محتوا بیشتر از ۲۵% هزینه صرف کنند. ۴۷% بازاریابان بیان کرده اند که می خواهند بودجه بازاریابی محتوا را در سال آینده افزایش دهند.

همان طور که اگر فعالیت های بازاریابی به درستی انجام شوند هزینه صرف شده برای آن ها جبران می شود، اگر استراتژی بازاریابی محتوا نیز درست و موثر باشد فروش شرکت افزایش می یابد و هزینه های صرف شده برای آن سود زیادی را عاید شرکت می کند.

حرکت رو به جلو شرکت های B2B

در بازاریابی اینترنتی هر روزه بر اهمیت بازاریابی محتوا جهت رشد کسب وکارهای B2B افزوده می شود، از این رو برندها می بایست یک استراتژی بازاریابی محتوای موثر و کارآمد تدوین کنند و در این راستا راه هایی برای اندازه گیری میزان موفقیت این استراتژی بیابند و با شاخص های بازاریابی آشنا شوند.

۴ تکنیک در استراتژی بازاریابی محتوا تا از محتوایتان بهتر استفاده کنید

به قول بیل گیتس “محتوا پادشاه است” این گفته از سال ۱۹۹۶ تا زمان حاضر نیز صادق است. اهمیت جمله بیل گیتس روز به روز افزایش می یابد چرا که کسب وکارها دیگر تنها به استراتژی های بازاریابی و تبلیغات محدود نیستند. امروزه میزان آموزنده بودن کسب وکارها برای مخاطبین دارای اهمیت است. در بازاریابی دیجیتالی، محتوا بر شهرت و صلاحیت یک کسب وکار در محیط بازار تاثیر می گذارد. ایجاد یک محتوای باارزش برای مخاطبان نیازمند استراتژی بازاریابی محتوایی، تحقیق و زمان است.

در تدوین استراتژی بازاریابی محتوا، زمانی که یک پست بلاگی می نویسید، دوباره محتوا را در ذهن خود در نظر بگیرید و درباره آن از جهات دیگر فکر کنید در این صورت می توانید فراتر از افکارتان حرکت کنید. با این کار می توانید محتوایتان را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و طیف وسیع تری از مخاطبان را پوشش دهید. همان طور که سئو ( SEO ) یک معیار خوب برای سنجش اعتبار کسب وکارتان در صنعت است، محتوا نیز هر چه مخاطبان بیشتری را پوشش دهد می تواند رتبه کسب وکارتان را در صنعت افزایش دهید. بازاریابی محتوا از ابزارهای مهم بازاریابی اینترنتی است که باید به آن توجه ویژه ای شود.

در ادامه این مقاله ۴ روش به شما آموزش میدهیم که می توانید از آن ها در استراتژی بازاریابی محتوایتان استفاده کنید و محتوای اصلی تان را دوباره هدف گیری کنید. و بازدهی بازاریابی محتوا را به حداکثر برسانید و در زمان و انرژی خود در  نوشتن محتوا صرفه جویی کنید.

۱ ) محتوایتان را در وب سایت های دیگر نیز به اشتراک بگذارید.

بی شک هر کسب وکاری شبکه­ ای از کارشناسان صنعتی که در آن فعالیت می کنند دارد که وب سایت دارند و بلاگ می نویسند. شما باید آنها را شناسایی کنید و به این شبکه دسترسی پیدا کنید و از آن ها بخواهید که پست ها و بلاگ های شما را در وب سایتشان قرار دهند. و یا حتی در شبکه های اجتماعی مانند LinkedIn به اشتراک بگذارند. شما می توانید بدون ذره ای تغییر در کلمات، محتوایتان را در وب سایت آن ها منتشر کنید و به مخاطبان جدیدی دست یابید. هرچه تعداد وبلاگ ها و وب سایت هایی که محتوای شما در آن منتشر می شود بیشتر باشد، به برند سازی کمک بیشتری می کنید و راحت تر می توانید کسب وکارتان را به عنوان یک کارشناس صنعت معرفی کنید.

زمانی که دیگر اجزای صنعت متوجه بازار خاص شما شدند و جهت گیری شما را در بازار دریافتند، آن وقت آنها برای انتشار  مطالب تان با شما تماس می گیرند و اصطلاحاً “پست مهمان” دریافت می کنید. از این فرصت ها تا جایی که می توانید بهره ببرید. انجام این کارها در بازاریابی محتوا تنها چند دقیقه بیشتر وقت می گیرد ولی نهایتاً بازدهی و نرخ بازگشت سرمایه ( ROI ) را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

۲ ) روزنامه الکترونیکی بنویسید.

معروف ترین پست هایتان از ماه های قبل را جمع آوری کنید و آن ها را به صورت یک روزنامه الکترونیکی برای مشترکین وب سایت تان بفرستید. خلاصه ای از هر پست را بنویسید و یک لینک مستقیم به مقاله اصلی در وب سایت تان بدهید. روزنامه الکترونیکی آماده شده را برای مخاطبانتان ایمیل کنید. این فرمت در بازاریابی اینترنتی، یک ایمیل مختصر و مفید را برای مخاطبان تان فراهم می کند که به سرعت ارزش زیادی را تحویل شان می دهد. اما توجه کنید که مشترک بودن مخاطبانتان دلیل بر خواندن محتوایتان نمی شود. روزنامه الکترونیکی بدون اینکه به مخاطب فشاری برای خواندن محتوا بیاورد، محتوای اصلی تان را مجددا در معرض دید قرار می دهد چرا که این محتوا به گونه ای دیگر در دسترس مخاطبین تان قرار گرفته است.

استراتژی بازاریابی محتوا

۳ ) عناصر بصری جالب توجه و جذاب ایجاد کنید.

هر کسی عناصر بصری را دوست دارد. پس از اینفوگرافیک ها، اسلاید ها و گرافیک ها برای پست هایتان در شبکه های  اجتماعی استفاده کنید.

۹۰% اطلاعاتی که مغز ادراک می کند از طریق عناصر بصری است. ( source: Aabaso Small Business )

بنابراین استفاده از داده های بصری برای حفظ مخاطب و کسب وفاداری او به کسب وکارتان منطقی به نظر می رسد.

محتوایتان مملو از اطلاعات سودمند است ولی بهتر است در میان این اطلاعات از نقل قول ها، آمار، جملات خلاقانه در قالب تصاویر استفاده کنید. یک اینفوگرافیک قوی عموماً دارای ۱۲ عبارت اطلاعاتی به همراه گرافیک های جذاب و یا حقایق و عبارات Bold شده است.

مردم دوست دارند که اطلاعات را از راه های مختلف دریافت کنند. پس در بازاریابی محتوا، محتوایتان را به قسمت های کوچک تر تقسیم کنید و آن ها را کانال های مختلف شبکه های اجتماعی و دیگر سایت های معروف مربوط به حوزه کسب وکارتان به اشتراک بگذارید.

۴ ) در بازاریابی اینترنتی، محتوایتان را در سمینارهای اینترنتی ( webinar ) و یا فایل های دیجیتالی پخش صدا ( podcast ) ارائه دهید.

در استراتژی بازاریابی محتوا می توانید استفاده از فرمت های دیگر محتوا را نیز بگنجانید. شما مجموعه ای از محتواهای مرتبط را در اختیار دارید که می توانید آن ها را در سمینارهای اینترنتی ( webinar ) و یا فایل های دیجیتالی پخش صدا ( podcast ) ارائه دهید. برخی از مردم صوت را ترجیح می دهند، این دو ابزار ارتباطی نیز، ابزارهای ارتباطی صوتی با مخاطبان در بازاریابی اینترنتی محسوب می شوند. علاوه بر این شما حتی می توانید داستان های کوتاه نیز به محتوایتان اضافه کنید  بدون اینکه نیاز باشد محتوا را بازنویسی کنید. تغییر نحوه ارائه اطلاعات و برقراری ارتباط با مخاطبان سبب می شود برندتان همیشه بر سر زبان ها باشد و در بازار برجسته باشد.

با استفاده از ۴ تکنیک ذکر شده در استراتژی بازاریابی محتوا می توانید سبب توسعه محتوایتان شده و مخاطبان بیشتری را جذب کنید. این در حالی است که با استفاده مجدد از محتوایتان در وقت و انرژی خود صرفه جویی کرده اید.

آیا بازاریابی برندهای مصرفی ( CPG ) دچار دگرگیسی شده است؟

در اول جولای ۱۹۴۱، اولین تبلیغ تلویزیونی توسط شرکت Bulova Watches، در خلال بازی بیسبال بین دو تیم، Brooklyn Dodgers Philadelphia Phillies and روی آنتن رفت. یک آگهی تجاری ۱۰ ثانیه ای سیاه و سفید که صبورانه روی شبکه ی تلویزیونی آمریکا با نام و لوگوی bulova نمایش داده شد. در هفت ثانیه ی نخست، تصویری در سکوت نمایش داده می شد، مانند تصاویری که سر کلاس به بچه ها نشان می دهیم تا مفاهیم در ذهن آنها نقش ببندد. سپس، صدایی شعار شرکت را بیان می کرد. و اینگونه بود که آگهی های تبلیغاتی پا به عرصه ی تلویزیون گذاشت و امروزه می بینیم که این روند تا چه حد پیشرفته و با مضامین مختلف دنبال می شود.

اما چرا برای اولین بار شرکتی وارد تبلیغات تلویزیونی شد؟ در آن زمان تعداد دستگاه ­های تلویزیونی که مردم از آن استفاده می کردند بسیار محدود ( حدود ۴۰۰۰ دستگاه تلویزیون در نیویورک ) بوده و برای آگهی تبلیغاتی تعریفی در برنامه زمان بندی شبکه­ های تلویزیونی وجود نداشت.

در آن زمان سخنگوی شرکت bulova علت آن را حفظ افتخار پیشگام بودن در بازاریابی بیان کرد. علاوه برآنکه هزینه ­ی این تبلیغ برای شرکت تنها ۹ دلار تمام شد، در حالی که امروزه ۱۳۸.۴۵ دلار است.

Bulova اولین برندی بود که حرکت جدیدی را در عرصه­ ی بازاریابی تلویزیونی آغاز کرد، اما جمعیت کثیری از برندهای دیگر به سرعت دنباله­ روی این مسیر شدند. یافتن شباهت بین تبلیغات تلویزیونی ۶۰ سال پیش، با اقدامات بازاریابی محتوایی امروزه بسیار سخت است، و اهمیت و کاربرد این موضوع در هیچ حوزه ­ای بیشتر از میزان آن در صنعت محصولات مصرفی ( CPG- consumer packaged goods)  نیست، حوزه ­ای که تعداد بسیاری از برندها از محتوا برای تغییر شیوه­ ی برقراری ارتباط با مشتریان خود، استفاده می کنند.

محتوا به جای تلویزیون در برندهای مصرفی

تبلیغات تلویزیونی در دهه ­های اولیه حضورش از نظر تجربی و عملی بسیار چالش برانگیز بود چرا که نیاز بود برندهای مصرفی داستان خود را به شیوه­ای جدید بیان کنند، ایده ­ای که هنوز هم توسط صاحب امتیازان برند مورد استفاده قرار می  گیرد. مانند بازاریابی محتوایی، تبلیغات تلویزیونی هم در مقایسه با جایگزینان خود و در زمان خود گزینه­ ی ارزان­تری بود.

ممکن است اینگونه به نظر بیاید که تبلیغاتی تلویزیونی همیشه وجود داشته­ اند، اما تبلیغات تلویزیونی در آن زمان رویکرد جدید محسوب می شد، و بسیاری از برندها از استفاده از آن اجتناب می کردند. امروزه بسیاری از برندهای مصرفی ( CPG / محصولات مصرفی ) با همان ترس مشابه با روش­ های بازاریابی محتوایی برخورد می کنند، در حالی که بسیاری از برندها این چالش را پذیرفته اند.

بدون شک، بازاریابان برندهای  مصرفی ( CPG ) خود را در نقطه بحرانی فرض می کنند، می دانند که باید روش­ های سنتی خود را به روز کنند تا بتوانند به مشتریان مدرنی که به شکلی روزافزون تبلیغات تلویزیون و مجموعه کپن­ ها را نادیده می گیرند، دسترسی پیدا کنند. تصمیم در مورد اینکه چه نوع محتوایی باید مورد تفکر قرار گرفته و ایجادشود، وظیفه­ ی سختی است. با گزینه ­های گیج کننده­ ی بسیاری روبه ­رو می شوید، صاحب امتیازان برندهای مصرفی ( CPGG ) موفق، کمی بیشتر تلاش کرده ­اند تا بفهمند انجام چه کاری بهترین نتیجه را در بازاریابی اینترنتی به دنبال دارد .

یکی از برندهای مصرفی که از طریق بازاریابی محتوایی موفق به اثرگذاری بسیاری بوده، برند کوکاکولا Coca-Cola می باشد،  که تاکید شدیدی بر داستان گویی برای دسترسی به مشتریان قدیمی­ تر، و استفاده از رسانه ­های دیجیتالی در تعاملی تجربی برای دسترسی به نوجوانان را مد نظر قرارداده است.

۱۲ نکته در نوشتن محتوا که سبب تمایز برند شما می شود

بدانید که در بازاریابی اینترنتی تنها کسب وکار شما نیست که با نوشتن محتوا تلاش می کند که در بازاریابی محتوا موفق باشد.  رقبای شما نیز همواره به دنبال راه و روش هایی هستند که بتوانند مخاطبان بیشتری را جذب برندشان از طریق بازاریابی محتوایی نمایند.

مخاطبان از خواندن محتواهای تکراری و یکنواخت خسته شده اند. نکات کلیدی وجود دارند که می توانید با رعایت آن ها محتوای برند خود را از رقبا متمایز کنید و در نتیجه مخاطبان بیشتری را جذب کنید. که در ادامه به این نکته ها می پردازیم :

۱ ) به هنگام نوشتن محتوا به طور مستقیم خواننده را مورد خطاب قرار دهید.

از اینکه به اول شخص می نویسید یا خواننده را به طور مستقیم مورد خطاب قرار می دهید نترسید. همان طور که با یک دوست مکالمه می کنید بنویسید، این کار به شما کمک می کند که بین خودتان و خواننده ارتباط برقرار کنید چرا که به طور مستقیم با آن ها سخن می گویید.

مثال : از لغت ( شما ) برای مورد خطاب قرار دادن خواننده استفاده کنید. برای مثال جمله : من به شما پیشنهاد می کنم که نکته­ هایی را به هنگام نوشتن رعایت کنید تا محتوایتان بهبود یابد.

“هیچ وقت به خوانندگانتان اجازه ندهید محتوایتان را از یک دیدگاه جدا ببینند.”

۲ ) عناصر بصری به محتوایتان اضافه کنید.

همه ما تصاویر را دوست داریم. تصاویر در متن به خواننده امکان استراحت می دهند، علاوه بر این سبب تقویت محتوا می شوند. در بازاریابی محتوا به خاطر سپردن محتوا از اهمیت بالایی برخوردار است از این رو اضافه کردن تصاویر نیز در این امر به مخاطب کمک می کند. اما باید توجه کنید  که هر کجا امکانش بود نمی ­توانید تصویر اضافه کنید.

مثال : اگر ترجیح می دهید که بر روی متن تمرکز شود پس بهتر است کمتر از تصاویر استفاده کنید و یا اصلاً از آن ها استفاده نکنید. اما اگر تصاویر را به عنوان یک مشخصه اصلی برای محتوایتان در نظر گرفته اید پس بهتر است محتوا را به صورت گالری از تصاویر به نمایش درآورید.

“مقالاتی که تصاویر مرتبط به همراه دارند ۹۴% بیشتر از مقالات فاقد عکس بازدید می شوند.”

۳ ) سوال اضافه کنید تا خوانندگان محتوا را به تعامل بیشتر ترغیب کنید.

در محتوایتان سوال بپرسید تا خواننده را ترغیب کنید پاسخ دهد. هر چه تعاملات بیشتری با خوانندگان داشته باشید، وب سایت شما ترافیک بیشتری خواهد داشت.

برای ایجاد استراتژی بازاریابی محتوای موفق باید از کجا شروع کنید؟

اولین گام برای ایجاد یک کمپین بازاریابی اینترنتی موفق و تاثیر گذار، توسعه یک استراتژی بازاریابی محتوا است یا حتی فهم  این که به یک استراتژی نیاز دارید. زمانی که یک استراتژی بازاریابی محتوا را توسعه می دهید نمی توانید ظرف مدت یک روز سودی به دست آورید. یک استراتژی بازاریابی محتوا به خودی خود سبب افزایش نرخ تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل نمی شود و به تنهایی سبب انتقال پیام برندتان به مخاطبان نمی شود. می بایست محتوایتان دنباله دار باشد و آن را پیوسته ارائه دهید.

بنابراین برای ایجاد استراتژی بازاریابی محتوا باید …

تیم تان را بر روی صحنه بیاورید.

شما استراتژی بازاریابی محتوا را تدوین می کنید و در نهایت تایید می شود. چه کسانی این استراتژی بازاریابی محتوای تایید  شده را زنده نگه می دارند؟ اغلب کمپین های بازاریابی در یک دپارتمان در سازمان توسعه می یابند ولی افرادی که باید آن را اجرا کنند در بخش های مختلف سازمان پراکنده شده اند. مطمئن شوید که بازیگران کلیدی کمپین بازاریابی محتوای تان از ابتدا در بحث ها حضور دارند و چشم اندازی که شما می خواهید در نهایت تیم بازاریابی محتوا به آن جا برسد و آن را اجرا کند را ببینند. شما بیشتر به حمایت نویسنده ها، ویرایشگرها، و منتقدین ادبی نیاز دارید. اما آیا شما به حمایت کارشناسان تکنیکی از تمام سازمان نیز نیاز دارید؟ آیا شما به حمایت طراحان گرافیکی برای ایجاد تصاویر شگفت انگیز هماهنگ با محتوایتان نیز نیاز دارید؟

اگر پروژه را در اسرع وقت برای تیم بازاریابی محتوا توضیح دهید سریع تر به آن چه که می خواهید می رسید و در ساعات پایانی پروژه نیز دیگر نگران اتمام پروژه نیستید.

رویکرد محتوایی در بازاریابی محتوایی را اجتماعی کنید.

تمام افرادی که در سازمان محتوا را برای عموم تولید می کنند می بایست از نقشه راه برند پیروی کنند تا سازمان مانند همیشه به مردم معرفی شود. اگر هدف سازمان مشخص باشد، هدف هر کمپین بازاریابی محتوا نیز درهنگام نوشتن محتوا مطابق با  هدف سازمان خواهد شد و نویسندگان این کمپین ها به این توجه می کنند که برای چه کسانی می نویسند، درباره چه چیزی می نویسند، محتوای شان توسط چه وسیله ای دیده می شود و دیدگاه شان چیست، و تمامی این موارد را هم راستا با اهداف سازمان قرار می دهند. این موارد را در همان ابتدای شروع بازاریابی محتوایی تنظیم کنید و آن ها را به تیم بازاریابی محتوا آموزش دهید تا انسجام و ثبات در میان همه ی نویسندگان به وجود آید.

تقویم زمانی برای محتوا سازی ایجاد کنید.

یک تقویم برای تیم بازاریابی محتوا درست کنید تا آن را دنبال کنند. از استراتژی بازاریابی محتوا، اهدافی که می خواهید برسید را استخراج کنید تا متوجه شوید که چه محتوایی را در چه زمانی تولید کنید. علاوه بر این مشخص کنید که چه کسی می خواهد محتوا را ایجاد کند و چه انتظاراتی از وی نهایتاً دارید.

در استراتژی بازاریابی محتوا موارد زیر را نیز در نظر بگیرید :

بررسی محتوا و تایید آن :

اینکه تعیین کنید نظر چه کسی مهم است مسئله مهمی است. هر شخصی نظری دارد ولی در پایان روز چه کسی نظرش مورد قبول است و نظر چه کسی رد می شود؟ آیا نظر یک فرد مهم است یا یا افراد بیشتر؟ نظر چه شخصی اول بررسی می شود؟ چه میزان بررسی، بررسی بیش از حد تلقی می شود؟ انتشار بسیاری از محتواها به خاطر بررسی نظرات به تاخیر می افتد.

توزیع محتوا :

توزیع محتوا به نظر واضح است ولی آیا شما درباره اینکه محتوایتان کجا منتشر می شود و چه کسی آن را ببنید، برنامه ریزی کرده اید؟ اگر می خواهید محتوایتان به محض انتشار دیده شود، بیش از حد برای یافتن مکان انتشار مطلب و مخاطبان آن وقت نگذارید. زمان کافی را به این کار اختصاص دهید.

برنامه مناسب برای استراتژی بازاریابی محتوایتان تدوین کنید و این برنامه را در اختیار افراد تیم تولید محتوا قرار دهید تا مطابق با آن پیش بروند در این صورت است که می توانید در استراتژی بازاریابی محتوا برای برندتان موفق شوید.