مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

۶ گام جهت تدوین استراتژی بازاریابی آنلاین یکپارچه

هر گاه که ما درباره آخرین نگرش ها مثل بازاریابی چند شاخه ای، راه های جدید و هوشمندانه نفوذ تلفن همراه و یا ظهور تغییرات در رفتار کاربر مثل استفاده کاربر از چند وسیله یا چند لمس در صنعت مان بحث می کنیم جامعه بازاریابی آنلاین اغلب پر از هیجان و جنب وجوش است. همه میخواهیم در صدر تکنولوژی و ابداع باشیم. هیچ کس نمی خواهد از دیگران عقب بماند. متاسفانه حقیقت این است که همه ی ما با محدودیت های منبعی چه از نظر پولی چه از نظر زمانی رو به رو می شویم. هیچ کس به اندازه کافی زمان ندارد تا بتواند تمام کارها را انجام دهد. چالش واقعی که همه با آن رو به رو هستیم این است که در دنیایی که پیوسته تقاضا در حال افزایش است چگونه هر گونه فعالیت بازاریابی آنلاین را اولویت بندی کنیم؟ چگونه یک فرآیند چهارچوبی یا یک فرآیند گردش کاری یکپارچه و پیوسته را در یک اکوسیستم بسیار پیچیده توسعه دهیم؟Consumer platform-belovedmarketing

توضیح شکل ۱ ) فهم رفتار چند پلتفرمی مصرف کننده در قالب مدلی بیان شده است که نشان می دهد مصرف کننده به چه منظور و به چه  میزانی از وسایل الکترونیکی هوشمند استفاده می کند.

این ها چالش هایی هستند که ما به عنوان بازاریاب با آن ها روبه رو هستیم. رویکرد صحیح این است که اقدامات بیشتری انجام دهیم ( ارائه کانال های بازاریابی بیشتر / تخصصی تر شدن ). چه یک شرکت بزرگ داشته باشید یا یک استارتاپی که با سرمایه گذاری خصوصی به وجود آمده و یا در یک صنعت تحت نظارت شدید کار کنید، فرقی نمی کند، همه به دنبال انتخاب های بیشتر هستند. در بسیاری از موارد افزایش انتخاب ها سبب محدود شدن در پیشرفت، جداول زمانی طولانی، و کسری بودجه می شوند. در واقع، بیشتر ما به دنبال یک رویکرد ساده شده هستیم به این معنا که دریک صنعت فعالیت های درست را اولویت بندی کنیم.

یکی از مهم ترین نکات در رابطه با اولویت بندی فعالیت ها این است که شما ابتدا باید بر پایه تمرکز کنید، به طور مثال اینکه بر چه اهدافی باید تمرکز کرد و، چگونه گزارش دهی مناسب برای جمع آوری اسناد کاری را توسعه دهیم، در چه جاهایی با وجود منابع، ناکارآمد عمل کردیم و چگونه می توانیم فرآیندهای گردش کاری را ساده تر کنیم، چگونه می توانیم بازدهی مان را افزایش دهیم؟ برای موفق شدن می بایست کارهای درست را انجام دهیم به جای اینکه کارهای بیشتری انجام دهیم.

هدف این پست کمک به بازاریابان جهت تعیین نحوه شروع واجرای یک استراتژی بازاریابی یکپارچه آنلاین است. اینکه چگونه فرآیند ها را  آسان کنند و مطمئن شوند که فعالیت های درست را اولویت بندی کرده اند تا بتوانند به اهداف بازاریابی شان برسند.

 

گام۱) سوالات درست بپرسید.

( به یک بینش عمیق در زمینه نحوه سازگار شدن بازاریابی با سازمان برسید ).

این گام مهم ترین گام در برنامه ریزی و توسعه یک استراتژی بازاریابی آنلاین یکپارچه است. اولویت بندی فعالیت های گوناگون بازاریابی و تعیین اینکه آیا اهداف پر معنایی را برای سازمان مشخص کرده اید یا خیر و به آن ها رسیده اید یا خیر، بدون داشتن فهم عمیق از اهمیت بازاریابی برای کسب وکار تقریباً غیر ممکن است و میسر نمی شود. کارکردهای مختلف بازاریابی به نوع کسب وکار و جایگاه آن وابسته است. آیا هدف سازمان، ایجاد آگاهی از برند، توسعه آگاهی از محصول، تناسب محصول با بازار، افزایش دیده شدن و یا به عبارت دیگر جذب مشتری و تولید درآمد است؟

برای رسیدن به فهم عمیق اولویت ها نیاز به نگاه ۳۶۰ درجه از تمامی عواملی که بیشترین تاثیر را بر کسب وکارتان داشته اند دارید. این نگاه می بایست از دیدگاه های مختلف همچون نظرات مدیر فروش، مدیر محصول، مدیر بازاریابی، مدیران حسابداری و سرمایه گذاران و دیگر مدیران به دست آید.

6 Steps to Compiling an Integrated Online Marketing Strategy-beloved marketing-belovedmarketing.jpg

سوالات نمونه :

از دیدگاه سطوح بالای مالی ( مدیران ارشد اجرایی/ مدیر ارشد مالی / مدیران سطوح بالا )

  • آیا شرکت خود تامین مالی کرده است یا کسی در آن سرمایه گذاری کرده است؟
  • تا ۱۲ الی ۲۴ ماه آینده چه پیامد هایی بر تعاملات ما با دیگران و نقاط عطف مالی خواهد داشت؟
  •  آیا شرکت سودآور است؟ اگر پاسخ بله است، این سود آوری تا چه زمانی طول می کشد؟
  • درآمد سالانه شرکت چقدر است؟

ازدیدگاه سطوح بالای کسب وکار ( مدیران ارشد اجرایی/ مدیر ارشد مالی / مدیران سطوح بالا )

  • ارزش افزوده خاص کسب وکار چیست؟
  • اهدافی کلی کسب وکار که در طی ۱۲ تا ۲۴ ماه آینده می خواهیم به آن ها دست یابیم کدامند؟
  • زیر ساخت و منابع کلی که برای رسیدن به اهداف نیاز هستند کدامند؟

از دیدگاه سطوح بالای رشد(مدیران ارشد اجرایی/ مدیر ارشد مالی / مدیران سطوح بالا)

  • سازمان شما چگونه اهداف و استراتژی پیرامون رشد، توسعه و بهینه سازی کسب وکار را تدوین می کند؟ چه کسی تدوین می کند؟ چه زمان هایی آنها را بازنگری می کنید؟ چه کسی از دپارتمان بازاریابی در این مسئله نقش دارد؟
  • کسب وکارتان چگونه تعیین می کند که چقدر پول هر ساله باید جهت رشد یا توسعه بنگاه سرمایه گذاری شود؟
  • آیا مقدار سرمایه گذاری شده برای رشد در طی سال ها نوسان داشته یا ثابت مانده است؟ چرا؟
  • هر ساله چه قدر از بودجه بازاریابی را به آفلاین و چه قدر را به فضای مجازی اختصاص می دهید؟ چرا؟ آیا این مقدار سال به سال نوسان کرده است؟ اگر بله، این نوسانات به چه علت است؟

سرمایه گذاری فروش

  • بحث و گفتگو کنید که چرخه فروش نرمال به چه صورت است؟
  • بحث و گفتگو کنید که چه کسانی در تیم فروش عمیق ترین فهم از محصول و نیاز های مشتری را دارند؟
  • بحث و گفتگو کنید که تیم فروش به هنگام فروش ممحصولات و سنجش مشتری بالقوه چه اهداف اصلی را در نظر می گیرند؟
  • پیرامون روندها و تقاضاهای محصولات و خدمات بحث و گفتگو کنید.
  • بحث و گفتگو کنید که شرکای استراتژیک شرکت کدامند و چگونه می توان در آن ها نفوذ کرد؟

مدیر بازاریابی

  • نقش های تیم بازاریابی، KPI/  شاخص کلیدی عملکرد را مرور کنید و نسبت به نقش های تیمی که میخواهید استخدام کنید، شناخت  پیدا کنید.
  • بررسی اجمالی کانال های مختلف بازاریابی اینترنتی، فعالیت هایی که در طی زمان در این کانال ها انجام می شوند و عملکرد کلی بازار
  • گفتگو درباره اهداف فراگیر بازاریابی و فرصت رشد
  • آیا کانال های بازاریابی وجود دارند که شما در آن ها سرمایه گذاری نکرده اید ولی قصد ورود به آن ها را دارید؟ چه چیزی مانع از سرمایه گذاری شما در آن کانال ها می شود؟
  • کدام محصولات یا خدمات تان هستند که بالاترین حاشیه سود را دارا هستند؟ کدام کمترین حاشیه سود را دارا هستند؟
  • کدام محصولات و خدمات هستند که بیشترین درآمد را برای بنگاه ایجاد می کنند؟
  • آیا محصول یا خدمت جدیدی دارید که می خواهید به بازار عرضه کنید؟ چرا؟
  • چالش ها یا فرصت هایی که در وارد کردن این محصول یا خدمت جدید به بازار روبه رو می شوید کدام اند؟

گام۲ ) شرح مشکل و اهداف با معنی که تیم بازاریابی می خواهند یا می توانند به آن ها برسند را شناسایی کنید.

وقتی که ما یک فهم عمیق ازاهداف و مقصود های فراگیر مشتری، دپارتمان، و یا کسب وکار داریم، در گام بعدی می بایست برای شناسایی مشکلی که سازمان با آن روبه رو می شود آماده شویم همان طور که برای رسیدن به اهداف پر معنا تلاش می کنیم. نکته مهم این است که ما نمی خواهیم خودمان را با تلاش برای رسیدن به تعداد بیشمار اهداف و مقاصد محدود کنیم، اما باید بر آن دسته از اهدافی که برای کل سازمان با معنی تر از بقیه هستند و بر پایه ی اطلاعاتی هستند که از گام ۱ به دست آوردیم تمرکز کنیم.

برای این قسمت یک نمونه سناریو بیان می کنیم تا این فرآیند کلی این گام دقیق تر بررسی گردد. فرض می کنیم که مشکل سازمان، ورودش به حوزه بازاریابی آنلاین است در حالی که نمی داند از کجا باید شروع کند. اما می دانیم که پر معنی ترین هدف برای کل بنگاه اقتصادی، افزایش تعداد مشتریان بالقوه ای است که شرکت می خواهد جذب کند. این هدف خاص هدفی است که هم شرکت های B2B و هم هر سازمان خدماتی ( همانند نمایندگی ها )  با آن مواجه می شوند.

marketingstrategy-belovedmarketing

 

توضیح شکل ۲ ) فرآیند حل مشکل در قالب مدل بیان شده است که گام های آن عبارتند از : ۱ ) توصیف مشکل ۲ ) توسعه یک برنامه ( ارائه راه حل ) ۳ ) اجرای برنامه ۴۴ )  ارزیابی

به طور خلاصه شرح مشکل برای سازمان به صورت زیر است:

شرح مشکل

سازمان برای پیمودن مسیر ۵ ساله اش نیاز دارد که تکنیک های دیگری برای جذب مشتریان آتی جهت حمایت از سهم بازار در حال رشدش به کار گیرد. این کانال ها نیاز دارند که :

۱ ) در هدف قرار دادن مخاطبین اصلی کسب وکار های کوچک و متوسط ( عموماً کمتر از ۲۰۰ کارمند ) موثر باشند.

۲ ) چهارچوب موثری جهت تضمین اینکه این کانال ها پتانسیل جذب مشتری برای نیروی فروش شرکت را دارند ارائه دهند.

۳ ) و ما به طور پیوسته از نیاز برای توسعه مکانیزم های گزارش دهی آگاه باشیم تا سازمان به عنوان یک کل، فهم عمیق تری از اینکه چه مقدار از بودجه اش را در کدام دپارتمان ها در آینده اختصاص دهد داشته باشد.

نمونه ی اهداف سازمانی در جهت کمک به حمایت از شرح مشکل میتوانند به صورت زیر باشند:

مشخص کردن کانال ها و یا پلتفرم های بازاریابی مناسب که برای شرکت افزایش جذب مشتری را به دنبال داشته باشند.
هنگامی که این کانال ها را شناسایی کردیم و کمپین هایی را بر روی این پلتفرم ها راه اندازی کردیم، آن گاه نیاز به فرایندی داریم که بتواند طرح های مربوط به کشش رشد را کنار هم قرار دهد.
در گام بعدی نیاز به تدوین یک چهارچوب بسیار شفاف درباره تعیین منابع مورد نیاز داریم تا بتوانیم سرمایه گذاری در آن کانال ها را ادامه دهیم.
ممکن است شرکتی که در آن کار می کنید قبلا در کانال های بازاریابی آنلاین متفاوتی سرمایه گذاری کرده باشد و اهدافش کمی متفاوت با اهداف گفته شده باشد. در این حالت شما می بایست ابتدا عملکرد این کانال ها را ارزیابی کنید و حوزه هایی که میتوان عملکردشان را توسعه داد را شناسایی کرد برای مثال توسعه یکپارچه سازی بین کانال های بازاریابی متفاوت، شناسایی متدولوژی هایی برای افزایش نرخ تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل این کانال ها و یا داشتن اهداف دوره ای که توسط کانال ها می خواهیم دست یابیم.

گام ۳ ) توسعه یک متدولوژی برای شناسایی کانال ها یا فعالیت های بازاریابی که می خواهید در آن ها سرمایه گذاری کنید.

گام بعدی در توسعه استراتژی یا برنامه بازاریابی آنلاین یکپارچه، تعیین کانال های مناسب جهت سرمایه گذاری بر پایه شرح مشکل کلی و اهداف از پیش تنظیم شده است. برای مثال در سناریویی که در قبل گفته شد هدف اولیه افزایش تعداد مشتریان جذب شده بود. نمونه ی ما، قبلا در بازاریابی آنلاین فعالیت نداشت، بنابراین اگر در شروع فعالیت های بازاریابی انلاین سرمایه گذاری سنگین انجام می شد عاقلانه نبود و بازخور خوبی نیز نداشت. علاوه بر این، به این علت که شرکت درباره اینکه کدام معیارهای کلیدی را نیاز دارد اطلاعی ندارد، ما نیاز به فعالیت های بازاریابی داریم که برای ایجاد پایه ی قوی گزارش دهی به ما کمک کنند.

در نتیجه برای شرکتی که در قبل توضیح داده شد، سرمایه گذاری سنگین در کانال های پرداخت همانند جستجوی پرداخت، تبلیغات نمایشی، هدف گیری مجدد و امکان توسعه بازاریابی همکارانه توصیه می شود. با شروع موفقیت آمیز این کانال ها، هدف این است که به مرور به درک درستی از مخاطبان اصلی آنهایی که جامعه هدفمان هستند برسیم و این درک را توسعه دهیم، همان طور که استفاده از کلمات کلیدی نرخ تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان بالفعل را افزایش می دهد، این مخاطبان نیز تعداد مخاطبان دیگرمان را تشدید می کنند. این دیدگاه به معنای نادیده گرفتن مزایای بلندمدت کانال های داخلی مثل استراتژی محتوا و سئو( SEO ) نیست اما این نکته حائز اهمیت است که در برنامه یا استراتژی بازاریابی آنلاین شرکت، ما منابع فوری برای سرمایه گذاری سنگین در این کانال ها در اختیار نداریم و این تامین منابع آسان نیز نیستند.

Online Marketing Strategy-belovedmarketing

 

marketing channel-belovedmarketing

توضیح شکل ۳ ) کانال های بازاریابی ( همانند ایمیل، تبلیغات نمایشی، تبلیغات جستجوی پولی، شبکه های اجتماعی و بازدید های مستقیم از وب سایتتان ) طی فرآیند آگاهی در نظر گرفتن، قصد، تصمیم بر رفتار مشتری به هنگام خرید تاثیر می گذارد.

The marketing channel-belovedmarketing

Google: Think Insights

توضیح شکل ۴ ) جایگاه کانال بازاریابی در نمودار با نرخ آخرین تعامل و تعامل همکارانه توصیف می شود.

همان طور که گفته شد، فهمیدن اینکه کپی رایتینگ تبلیغ و کلمات کلیدی چه چیزهایی باشند تا کارآیی خوبی در کانال های پرداخت داشته باشند، برای اندازه گیری پتانسیل آینده کاری شرکت در دیگر فعالیت های بازاریابی مثل سئو ( SEO ) و بازاریابی محتوا، یافته های بسیار مهمی محسوب می شوند. و حتی دیگر نیازی به درک کامل سئو ( SEO ) و بازاریابی محتوا نیست.

گام آغازین برای توسعه یک کمپین بازاریابی یکپارچه منسجم، درک آن نوع از یافته های بازاریابی از یک فعالیت بازاریابی خاص است که پایه ی مهمی برای دیگر کانال های بازاریابی محسوب می شود.

گام ۴ ) برای کانال های مشخصی که می خواهید در آن ها سرمایه گذاری کنید اهداف اساسی در نظر بگیرید.

بعد ازاینکه اهداف نهایی و کانال های بازاریابی که می خواهیم در آن ها سرمایه گذاری کنیم را مشخص کردیم، حال می خواهیم تعدادی از اهداف اصلی که در هر کدام از این کانال ها می خواهیم به آن ها برسیم را تعیین کنیم. این تعیین کردن، ابزاری است برای کمک به افرادی که مسئول اجرای استراتژی هستند تا بتوانند از اهداف فراگیر حمایت کنند.

مثال برای  هدف نهایی: راه اندازی حساب جستجوی پرداخت شرکت

برای فصل اول سال اهداف می توانند به شرح زیر باشند:

هدف شماره ۱ ) به دست آوردن درک درستی از  نوع کپی رایتینگ تبلیغ، کلمات کلیدی، صفحات هدف ( صفحه فرود، صفحه هدایت کننده یا معرف، صفحه ای که با کلیک بر روی تبلیغ به نمایش در می آید ) که برای رقبای تان موفق کار کرده اند.

هدف شماره ۲ ) کنار هم قرار دادن یک سلسله مراتب از کلمات کلیدی واضح، تست های کپی رایتینگ تبلیغ، تست های صفحه فرود و استراتژی کلی مناقصه برای جستجوی حساب پرداخت.

برای فصل دوم سال، اهداف برای حساب می توانند به شرح زیر باشند:

هدف شماره ۱ ) بر اساس راه اندازی مجدد حساب جستجوی پرداخت ؛ هدف ها، مقصودهای مشخصی برای بودجه و اهداف CRT : نرخ کلیک نسبت به رتبه ( Click-through rate ): حاصل تقسیم تعداد کلیک کاربران در مورد کلمه خاص به تعداد نمایش سایت ) و یا اهداف ( Cost Per Action : CPA : مقدار هزینه ای که کسب وکار به ازای تغییر در نرخ تبدیل می پردازد، مقدار هزینه ای که در ازای هر اقدام مخاطب برای خرید محصول پرداخت می شود ).

در فصل دوم سال در نظر بگیرید و به آن ها برسید. به این علت که ما یک حساب افتتاح می کنیم و درک صحیحی از CPA هزینه به ازای هر اقدام ایده آل و یا حتی ارزش طولانی مدت مشتری نداریم ، ما برای پایه گذاری اولیه از اهداف عمومی استفاده می کنیم.

این اهداف عمومی شامل :

  • رسیدن به استاندارد صنعت از طریق رسیدن به نرخ کلیک نسبت به رتبه CTR 1%
  • به جای استفاده از Cost Per Acqusion، هزینه به ازای کسب، از فرمول ساده شده CPA، هزینه به ازای هر اقدام = هزینه کل یا تعداد تبدیل ها استفاده کنید . که به اهداف نهایی اولیه زیر می رسید:
  • اولین هدف نهایی رسیدن به نقطه سر به سر است ( نقطه ای که درآمد ها برابر با هزینه هاست و سود ۰است ).
  • بعد از رسیدن به اولین هدف، دومین هدف می تواند افزایش سود دهی تبدیلات باشد.
  • بعد از رسیدن به هدف دوم، سومین هدف تعیین این است که چگونه بودجه کانال ها را بدون تاثیر گذاری بر میزان سود دهی کلی، افزایش دهیم.

برای فصل سوم سال  اهداف حساب جستجوی پرداخت می توانند به شرح زیر باشند:

هدف شماره ۱ ) مروری بر اهداف آغازین داشته باشید و تعیین کنید که :

  • اگر به این مقاصد رسیدیم، مقاصد جدیدی ایجاد کنیم.
  • اگر به این مقاصد نرسیدیم، باید بفهمیم که چه چیزهایی برای رسیدن به این اهداف و اجرا مطابق با استراتژی نیاز است.

گام ۵ ) یک فرآیند گردش کاری یکپارچه و کارآمد و خلاصه برای فعالیت های بازاریابی تنظیم کنید.

کنار هم قرار دادن یک خلاصه بسیار واضح در اجرای یک کمپین استراتژی یکپارچه بسیار باارزش است. نوشتن یک خلاصه واضح، خوب فکر  شده و منسجم چالش برانگیز است، اما کنار هم قرار دادن فعالانه آن نهایتا پول و زمان را برای شما ذخیره می کند. یک خلاصه واضح مشخص می کند که آیا نتیجه با اهداف کلی مطابقت دارد یا خیر و آیا کانال ها یا فعالیت ها موفق بوده اند یا خیر. این خلاصه به خصوص در شرایطی که مدیر بازاریابی هم زمان چندین مسئولیت دارد ولی اجرای فعالیت های روزانه را نمی تواند مدیریت کند اهمیت دارد.

بعد از اینکه خلاصه آماده شد، گام بعدی که حائز اهمیت است کارکردن با تیم برای توسعه یک فرآیند گردش کاری یکپارچه  و بسیار کارآمد جهت اجرا مطابق با فعالیت های بازاریابی است. یک گردش کاری که روی آن فکر شده باشد می تواند ما را از سردرگمی برهاند و به افراد بگوید که چه زمانی با چه دپارتمان هایی جلسه دارند  و یا چه زمان هایی حضورشان بررسی می شود، و چه انتظاراتی از آن ها درباره ی ارتباطات و زمان پایان جلسات دارند.

Project group-belovedmarketing

توضیح شکل ۵ ) اعضای تیم ( به هنگام انجام پروژه های تیمی ) خصوصیات متفاوتی دارند که می بایست شناسایی گردند.

برای مثال، اگر سایت شرکت نیاز به ایجاد صفحات فرود داشته باشد، ایده آل این است که تیم های برند، محتوا، سئو( SEO ) و یا جستجوی پرداخت با یکدیگر کار کنند تا  طرح کلی و کپی رایتینگ صفحه را اولویت بندی کنند. در غیر این صورت، اگر تیم جستجوی پرداخت یک صفحه فرود ( PPC /pay per click )  پرداخت به ازای هر کلیک ایجاد کند و تیم سئو ( SEO)  صفحه فرود دیگری ایجاد کند و از سوی دیگر تیم محتوا نیز سومین صفحه فرود را تهیه کند، این فعالیت ها به شدت زائد شده و میتواند منجر به ناپیوستگی های انبوه و مسایل مقیاس پذیری شود که در نهایت در سایت به طور ناگهانی ظاهر شوند. همان طور که گفته شد هدف نهایی این است که حشو ( فراوانی ) تا آن جا که ممکن است کاهش یابد.

گام ۶ ) نتایج را گزارش دهید و مجددا ارزیابی کنید و سپس منابع را به اندازه نیاز توسعه دهید و دوباره تخصیص دهید.

بعد از اینکه کانال ها و پلتفرم های بازاریابی مختلف راه اندازی شدند و داده های زیادی برای تحلیل و گزارش دهی به وجود آمدند، مهم ترین اقدام در گام بعدی ارزیابی مجدد این اطلاعات است و اینکه تعیین کنید که آیا کانال ها یا فعالیت ها به اندازه کافی اجرا شده اند و مهم تر اینکه آیا کانال ها پتانسیل رشد نسبت به عملکرد موجودشان را دارند. ارزیابی پیوسته و استراتژیک اینکه منابع و بودجه مطابق با اهداف نهایی و مقاصد سازمان تخصیص داده شده اند نیز اهمیت دارد. اگرمنابع به درستی تخصیص داده نشده اند، ما نیاز داریم که آن ها را مجددا تخصیص دهیم و یا در آینده آن ها را توسعه دهیم. ( برای مثال در حوزه منابع انسانی، تصمیم گیری در حوزه استخدام نیرو ).

از دیگر اقدامات مهم، ارزیابی مجدد است، ارزیابی مجدد اینکه چه زمانی برای شروع دیگر پلتفرم ها یا فعالیت های بازاریابی که قبلا در اولویت نبوده اند مناسب است و اینکه چگونه فعالیت های بازاریابی موجود را با کانال های جدید ادغام کنیم تا حداقل فعالیت های زائد را در میان پلتفرم های مختلف داشته باشیم. جنبه دیگری که باید در نظر بگیریم این است که آیا ادغام دیگر ابزار و منابع سبب کارآمد تر شدن کل فرآیند می شود؟

نهایتاً این که، تدوین یک برنامه یا استراتژی بازاریابی آنلاین یکپارچه قطعا می تواند پیچیده باشد به خصوص اگر از کانال ها یا پلتفرم های گوناگون بسیاری که در صنعتمان وجود دارد ( نه آن دسته از پیشرفت های پیوسته تکنولوژیکی که سبب افزایش تعداد ابزارها و پلتفرم های موجود می شود ) استفاده شود. ایجاد چهارچوبی که منابع ( مثل زمان، پول، هوش افراد ) را تضمین کند حایز اهمیت است، این چهارچوب می بایست بر آن دسته از فعالیت هایی که از چشم انداز و اهداف و مقاصد کلی بنگاه را حمایت می کنند تمرکز کند. این نوع از چهارچوب در ابتدا زمان بر بوده ولی در طولانی مدت میتواند به هنگام افزایش پیچیدگی در تیم های بازاریابی سازمان، سردرگمی را کم کند. داشتن اهداف واضح درباره چرایی سرمایه گذاری در برخی کانال ها و با چه مقاصدی، میتواند در گزارش دهی کمک کند و هم اینکه تیم ها ( منابع داخلی و خارجی )  فهم درستی از مقاصدشان داشته باشند.

به همان اندازه که اکوسیستم صنعت در حال پیچیده تر شدن است، راه اندازی یک چهارچوب واضح از اینکه چگونه فرآیند و اجرای فعالیت های بازاریابی را ساده کنیم، اهمیتش بیشتر می شود. بازاریاب ها می بایست چالش های جدید را در آغوش بگیرند و فرآیند را با یکدیگر شروع کنند .

الان بهترین زمان برای شروع است.

طراحی سایت واکنش گرا : ۶ نکته برای ارتقای عملکرد

در سال ۲۰۱۳، افزایشی چشمگیر در تعداد افرادی که به طراحی سایتهای واکنش گرا بعنوان راه حلی برای انتقال تجارب پایدار از طریق صفحاتی با رزولوشن مختلف روی آورده اند، به چشم میخورد.

و اما چرا:

افراد در بازدید از سایتها، بدون توجه به وسیله ای مورد استفاده خود، انتظار تجاربی مشابه را دارند. بنابراین، اگر فردی از سایت شما بازدید میکند، درحالیکه برای وسیله مورد استفاده وی بهینه نشده باشد، سایت شما را ترک می کند و احتمال بازگشت مجددش به وبسایت بسیار ضعیف است.

Responsive-Website for smart phone-beloved marketing

پیشنهاد گوگل چیست؟

گوگل پیشنهادات و ابزارهایی را برای مدیران سایتها قرار می دهد تا بتوانند عملکرد سایتهای خود را در گوشی های هوشمند ارتقا دهند. اگر می خواهید از رتبه خوبی در گوگل برخوردار باشید و از بازدیدکنندگان خود امتیاز دریافت کنید ( وکیست که مایل به اینکار نباشد؟ )، لازم است به آن اهمیت دهید.

تحقیقات نشان داده است که تاخیر بیش از یک ثانیه میتواند رشته افکار کاربر را بگسلاند و به یک تجربه ناخوشایند در وی بدل شود.

پیشنهاد گوگل این است که لزومی ندارد سایت شما در این قالب زمانی بارگذاری شود. بلکه، با اولویت بندی محتوا در بخش حیاتی ( نیمه بالایی صفحه نخست سایت که در نگاه اول برای بازدید کننده قابل رؤیت است )، درحالیکه بقیه صفحه در حال بارگذاری است، میتوان به این هدف دست یافت.

Responsive design/Rendering google

گوگل پیشنهاد میکند که زمان پاسخ سرور شما باید کمتر از ۲۰۰ms و ۲۰۰ms دیگر برای بارگذاری بخش حیاتی وب باشد.

آنها همچنین پیشنهاد میکنند که:

  • تعداد Redirect ها باید به حداقل برسد.
  • تعداد رفت و برگشتها به render اولیه باید به حداقل برسد.
  • در بخش حیاتی، از بلاک کردن JavaScript و CSS پرهیز شود.
  • زمان render و اجرای JavaScript بهینه سازی شود.

اما در اینجا مسئله ای دیگر مطرح میشود:

صفحات وب بزرگتر میشوند.

هم اکنون، اندازه متوسط صفحه، ۲۴۰۶KB است و هر روز نیز بزرگتر میشود. این برای صاحبان سایتها و کاربران ناخوشایند است و دانستن این نکته که صفحات بزرگتر، عملکرد کندتر و هزینه های پهنای باند بالاتر را به همراه دارند، نیازی به تخصص ندارد.

اگرچه کاربران دسکتاپ نیز با تاثیر صفحات بزرگتر مواجه هستند، اما بیشترین تاثیر آن متوجه کاربران موبایل است. افراد از گوشی های خود به منظور کشف سریعتر و آسانتر اطلاعات استفاده میکنند، در حالیکه با افزایش روز افزون اندازه صفحات، زمان طولانی تری نیاز است تا صفحات وب روی گوشی بارگذاری شود؛ به ویژه زمانیکه از اینترنت ۳G استفاده می کنید.

اخیراً، Guy Podjany، تست هایی را روی سایت هایی که از طراحی وب واکنش گرا ( RWD ) استفاده می کنند، انجام داده است. وی به این نتیجه رسیده است که بیشتر سایت های RWD، محتوای کامل صفحه را در طیف گسترده ای از دستگاه ها با رزولوشن های مختلف دانلود می کنند؛ علی رغم این حقیت که تفاوت هایی در محتوا و اندازه تصاویر در دستگاه هایی با اندازه های مختلف وجود دارد.

Responsive design

صفحات وب بزرگتر میشوند و تقاضا برای صفحاتی با بهینه سازی کامل برای تمام دستگاه ها افزایش پیدا میکند. بنابراین، این نکته حائز اهمیت است که طراحان و توسعه دهنده گان سایت ها، عملکرد را اولویت بندی کنند و شما نیز در پروژه خود، بودجه ای را به این منظور اختصاص دهید.

هم اکنون نگاهی می اندازیم به اینکه چگونه میتوانید از پس اینکار برآیید:

۱ ) بودجه عملکرد را تعیین کنید.

بودجه عملکرد، چهارچوبی از پیش تعیین شده برای سرعت و اندازه کلی صفحه است و همانند بودجه مالی، کلاهی برای پوشش دادن هزینه ها، که در اینجا اندازه صفحه است، محسوب میشود. بدین معنا که اگر نیاز به اضافه کردن و یا اصلاح صفحات و یا اجزای جدید باشد، ابتدا باید مطمئن شوید فضای کافی در “بودجه” وجود دارد.

اگر دریافتید که اضافه کردن جز جدید به معنای فراتر رفتن از چهارچوب بودجه است، باید تصمیم به بهینه سازی مؤلفه موجود به گونه ای که آسانتر یا سریعتر باشد، برداشتن مؤلفه، و یا اصلاً اضافه نکردن مؤلفه جدید بگیرید.

۲ ) بهینه سازی تصاویر در طراحی وب واکنش گرا

یکی از بزرگترین مشکلات در صفحات بزرگ وب و بارگذاری آهسته ی صفحه در وب سایت های واکنش گرا، تصاویر هستند. به ویژه، با افزایش روزافزون “دستگاههای رتینا”، افراد خواهان تصاویری با رزولوشن بالاتر در سایت های خود هستند و صفحات نباید با فایل های تصویری ۱mb دچار بهم ریختگی شوند.

بهینه سازی تصاویر در طراحی وب واکنش گرا/طراحی رسپانسیو

برای این منظور، میتوانید از سرویسی مانند تصاویر انطباق پذیر استفاده کنید که یک اسکریپت  PHP بسیار کوچک است که اندازه صفحه را تشخیص داده و بصورت خودکار اندازه تصویر را تغییر داده و نسخه کوچک شده آن را در اختیار قرار می دهد. این نرم افزار را میتوان شخصی سازی کرد؛ بنابراین، می توانید کیفیت تصاویر و کشینگ مرورگر را تنظیم کنید.

ممکن است بعضی از افراد بگویند که ارائه دهنده گان سرویس های موبایل، هم اکنون تصاویر را فشرده می کنند، اما متاسفانه همه آنها اینکار را نمی کنند.

۳ ) ممکن ساختن فشرده سازی

شما باید منابع خود را با استفاده از gzip فشرده کنید تا تعداد بایت هایی که یک صفحه در شبکه ارسال میکند را کاهش دهید. اینکار، از طریق بارگذاری سریعتر صفحات و همچنین کارآمدتر کردن استفاده از منابع سرور وب، دستیابی کاربران و هدایت آنها به وب سایت شما را بسیار تسهیل می بخشد.

علاوه براین، شما می بایست از طریق برداشتن فواصل غیرضروری خطوط و فضاهای سفید، CSS و JavaScript را به حداقل برسانید. اینکار اندازه فایلها را کاهش داده و سرعت دانلود و تجزیه آنها را بالا می برد.

۴ ) اجزای غیرضروری صفحات را بردارید.

درک این مسئله حائز اهمیت است که کاربران از اجزای مختلف صفحه شما چگونه استفاده میکنند؛ چرا که اینکار تعیین اجزائی را که باید به منظور ارتقای عملکرد حذف شوند، آسانتر میکند.

در برخی صفحات، میتوانید به حذف کردن درخواستهای شخص ثالث مانند دکمه های اشتراک گذاری اجتماعی فکر کنید. Zurblog تاکید میکند که برای ” … بارگذاری فیس بوک، تویتر، و دکمه های رسانه های اجتماعی گوگل برای ۱۹ درخواست، ۲۴۶.۷k  پهنای باند لازم است.”

اگر برای یک صفحه واکنش گرا٬ به اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی بعنوان عنصر اصلی برای جذب ترافیک نیست، برداشتن آنها معقولانه به نظر میرسد.

۵ ) هاستینگ صحیح را انتخاب کنید.

کیفیت پایین سرورهای مورد استفاده میتواند عملکرد وب سایت را به میزان زیادی کاهش دهد.

طیف گسترده ای از پکیج های هاستینگ موجود است که دارای مزایا و قیمت های متفاوت هستند و از هاستینگ های مشترک ارزان چند دلاری در ماه تا سرویس های ابری و سرورهای کاملاً مدیریت شده اختصاصی صدها دلاری را شامل میشود.

در جستجوی پیکیج های هاستینگ وب، صرف زمان حائز اهمیت است تا مطمئن شوید باارزشترین را بدست آورده اید و به عملکردی که کاربران از شما تقاضا دارند، دست پیدا کرده اید. میتوانید با نگاه کردن به عملکرد رقبای خود و وب سایتها در سوله های مختلف، برای آنکه بدانید کدامیک از آنها سریعترین هستند، شروع به کار کنید. وقتی دانستید کدام سایتها بهترین عملکرد را دارند، میتوانید در سایت whoishostingthis.com به جزئیات آنها وارد شوید. این سایت به شما می گوید آنها از کدام ارائه دهنده هاست استفاده میکنند. همچنین از کم و کیف حمایت از مشتریان و مشکلات آنها در طول زمان باخبر می شوید.

اگر هنوز هم در مورد ارزش سرمایه گذاری در راه اندازی یک سرور قوی تر مطمئن نیستید، در نظر داشته باشید که : گوگل از سرعت صفحه بعنوان یک فاکتور رتبه بندی استفاده می کند و بین زمان رسیدن به اولین بایت ( TTFB ) و رتبه بندی های جستجو همبستگی وجود دارد.

طراحی سایت واکنش گرا : 6 نکته برای ارتقای عملکرد/طراحی ریسپانسیو

سایتهای دارای TTFB پایین تر، از سرعت بالاتر برخوردارند و رتبه بهتری در مقایسه با سایت های کندتر دارای TTFB بالاتر دارند. مهمتر از همه اینها، هر ثانیه ی اضافی در بارگذاری وب سایت، نرخ تبدیل را به میزان ۷% کاهش می دهد.

۶ ) از یک شبکه تحویل محتوا برای محتوای ایستا استفاده کنید.

شبکه تحویل محتوا ( CDN )، شبکه ای از سرورهای مختلف است که محتوای شما را در سرورها پخش میکند. اینکار عملکرد را از طریق تحویل محتوا بر اساس نزدیکی کاربران به سرورها که به وسیله تعداد گره ها تعیین میشود، ارتقا می دهد.

برای مثال، اگر یک CDN، سرورهایی در لندن، تگزاس و چین دارد، کاربری در هند محتوای سرور واقع در چین را خواهد دید؛ درحالیکه محتوا از طریق سرور لندن به کاربری از پاریس تحویل داده میشود. هنگام انتخاب شبکه تحویل محتوا، افراد فاکتورهایی مانند سرعت و پهنای باند را در نظر می گیرند.

بنابراین، برای به حداکثر رساندن سرعت، باید اطمینان حاصل کنید که ارائه دهنده ی شما، سروری نزدیک به اکثر مخاطبانتان دارد. برای مثال، اگر مخاطبین شما عمدتاً در UK مستقر هستند، CDN شما باید سرورهایی در UK، فرانسه، یا ایرلند داشته باشد.

در خصوص پهنای باند، به آمار ماهانه خود در کنترل پنل هاستنیگ نرمال نگاهی بیاندازید. اگر تنها از ۵GB در ماه استفاده می کنید، انتخاب پکیج های بزرگتر چندان منطقی به نظر نمی رسد. برای پیشرفت، بهتر است بسته ای را خریداری کنید که از نیازهای فعلی شما اندکی بالاتر است.

زمانی که این فرایند را طی و دستورالعمل های گوگل را دنبال کردید، سایت خود را با PageSpeed Tool محک بزنید. این ابزار، کیفیت عملکرد سایت را به شما نشان می دهد و هر پیشنهادی را که برای پیشرفت بیشتر لازم است، به شما ارائه می دهد. 

با طی کردن این مراحل و دنبال کردن راهنمائی هایی که گوگل ارائه کرده است، سایت واکنش گرای شما از لحاظ عملکرد بهینه خواهد شد و تجربه ای عالی را در اختیار کاربران قرار می دهد.

۷p بازاریابی برای حفظ مشتری کدامند؟

زمانی که به بازاریابی فکر می کنیم عمدتا تلاش های بازاریابی برای به دست آوردن مشتریان در ذهن ما تداعی می شود. دنیا به سمت کسب وکارهای مبتنی بر روابط شامل تجارت و خدمات اشتراکی و همچنین عمدتا به سوی دیگر کسب وکارها پیش می رود. شرکت های تولید کننده محصولات بسته بندی شده مصرفی را در نظر بگیرید که در گذشته هیچ ارتباط مستقیمی با مشتری که محصول را در جعبه از فروشگاه تهیه می کرد، نداشتند. بسیاری از شرکتهای محصولات بسته بندی شده مصرفی ( CPG ) امروزه از رسانه های آنلاین و اجتماعی برای ایجاد رابطه مستقیم با مشتریان شان بهره می گیرند.
در این دنیا حفظ مشتری به اندازه به دست آوردن مشتری با اهمیت است. بنابراین ما به دنبال جواب این سوال هستیم ۷p بازاریابی برای حفظ مشتری کدامند؟ و چگونه از آنها برای حفظ مشتری بهره ببریم؟

۱ ) مردم ( People )  

مهمترین عامل هستند. حفظ مشتری به ایجاد ارتباطات بر می گردد و ارتباطات مربوط به مردم است. با مشتری خود به عنوان یک شخص برخورد کنید نه یک مشتری؛ این کار را با استخدام افرادی آغاز کنید که نشان می دهند به بقیه توجه می کنند. رفتار خود را در رانندگی در ساعات اوج ترافیک با زمانی که در خیابان خود رانندگی می کنید و از همسایگان خود می گذرید مقایسه کنید. زمانی که می دانید مردم را دوباره می بینید یا اینکه بخواهید دوباره آنها را ببینید با آنها بهتر رفتار می کنید. تمام شرکت نیازمند آن است که به مشتریان و حفظ مشتری توجه کند و یکی از مدیران اجرایی می بایست موظف باشد که از تحقق این امر اطمینان حاصل نماید؛ از این رو عنوان شغلی مدیر ارشد مشتری ایجاد شد.

۲ ) محصول ( Product )

از لحاظ اهمیت در درجه دوم و بسیار نزدیک به مردم قرار دارد. اگر محصول شما مناسب نباشد با دیگر Pها بسیار به مشکل برخواهید خورد. از سوی دیگر اگر محصول به نتیجه رسیده باشد دستیابی به سایر Pها بسیار برای شما ساده تر خواهد بود. زمانی که مشغول طراحی محصول یا خدمت خود می باشید به منظور دستیابی به بیشترین حفظ مشتری زمان سریعی را برای ارزش، ارزش مستمر در طول زمان و کیفیت مرغوب فرهم نمایید ( اینها همه آن چیزهایی است که Apple انجام می دهد ). برخی مواقع P دیگری تحت عنوان بسته بندی ( Packaging ) وجود دارد. من بسته بندی را به عنوان بخشی از محصول ( خدمت ) در نظر گرفته ام که کلید دستیابی به آن آرایش است.

۳ ) توزیع ( Place )

طبیعتاً زمانی برای شما مهم می شود که به دنبال آن هستید که فروشگاه فیزیکی خود را کجا احداث کنید، اما درباره زمانی که کسب وکار شما آنلاین است چطور؟ آیا آنجا هم اهمیت میابد؟ بله. اگر من به دنبال برقرای رابطه با مشتری خود و تشویق آنها به خرید بیشتر هستم، میتوانم یک ایمیل یا پیام دقیقا زمانی که در حال خرید یا مرور و کار روی سایت هستند برایشان ارسال کنم. اولین ارتباط خارج از بستر است و شانس کمی برای دریافت پاسخ دارد. دومین رابطه در بستر قرار می گیرد و احتمال بالاتری برای دریافت پاسخ دارد. “توزیع” به معنای بستر است و بستر حائز اهمیت است.

۴ ) قیمت ( Price ) 

در هر رابطه ی خوبی مردم از هم مراقبت می کنند. امروز این امر در رابطه مشتری و کسب وکار نیز تبدیل به یک توقع شده است.مشتریان ما چنان تصور می کنند که ما از آنها مراقبت خواهیم کرد، این همان چیزی است که به خاطر آن به ما پول می پردازند. در تجارت الکترونیک اینگونه رابطه به معنای ارائه تخفیفات به مشتریان تکراری مان است. در کسب وکار مشارکتی به معنای افزودن ویژگی های جدید ( بعضی نه همه ) به خدمت درطول زمان بدون دریافت هزینه بیشتر است.

قیمت - 7p بازاریابی

 

۵ ) ترفیع ( Promotion )

شما چگونه باید محصول یا خدمت خود را در میان مشتریان ترویج دهید تا آنها را حفظ و تشویق به خرید بیشتر نمایید و آنها را برای درازمدت نگاه دارید؟ کاملا متفاوت از روشی که برای یک مشتری آینده استفاده می کنید. چرا؟ چون آن شخص مشتری شماست. شما او را می شناسید یا باید بشناسید. شما می دانید که مشتری چه چیزی از شما خریداری کرده است یا اینکه چگونه از خدمات شما استفاده می کند. شما می توانید از آن اطلاعات به منظور پیام رسانی به شکل هدفمندتر، مناسب تر، مفیدتر و موثرتر بهره بگیرید. با اطلاعات عمومی مشابه که برای هر کس دیگری می فرستید برای آنها هرزنامه ارسال نکنید، برای آنان ایمیل های هدفمند و پیام های در چارچوب ارسال کنید.

۶ ) فرایندها ( Processes )

برای موفقیت در تمام Pهای قبلی و برای اینکه بیش از یک اتفاق یک باره باشید، شما نیازمند فرایندهای مناسب مثل نظارت بر رسانه های اجتماعی و تعامل با مشتریان، بررسی مشتریان برای جلب رضایت آنان، بکارگیری استراتژی بازاریابی مناسب و اجرای اتوماسیون بازاریابی  هستید. شرکت من از راه حل تعامل با مشتری خاص خودش برای درک چگونگی تعامل هر مشتری با کسب وکار استفاده میکرد. ما به دنبال الگوهای مثبت و منفی و پاسخگویی برمبنای آنها هستیم، برخی مواقع از طریق شخص یا ایمیل ولی اغلب با اپلیکیشن مان به وسیله پیام های هدفمند مبتنی بر رفتار مشتری.

۷ ) جایگاه یابی ( Positioning )

اگر به دنبال حفظ مشتریان تان هستید باید بدانید که چه کسی هستید و آن را به شکل واضح و مستمر با مشتریان تان در میان بگذارید تا آنها نیز بدانند که شما که هستید. قبل از هرچیز اقدامات شما باید با جایگاه یابی شما مرتبط باشد. آن اقدام ها در افرادی که استخدام می کنید، محصولی که حمل می کنید، خدمتی که منتقل می کنید، قیمتی که تعیین می کنید و تخفیفی که می دهید، توزیع و ترفیعی که انتخاب می کنید و فرایندهای که اجرا می کنید تجلی میابند. در مجموع سخنان و اعمال شما می گویند : “ما چه کسی هستیم و چه چیزی می توانید از ما توقع داشته باشید.”
با عمل به ۷P بازاریابی حفظ مشتری شما قادر به حفظ مشتریان خود خواهید بود، و اینکه تعامل های آنان را با کسب وکار خود به نتیجه برسانید و با انجام این کار کسب وکار خود را موفق تر گردانید.

توصیه هایی برای ایجاد وب سایت های بهینه شده برای گوشی های هوشمند

هر روز گوشی های هوشمند بیشتری فعال میشوند و وب سایت های بیشتری محتوای خود را برای این گوشی ها بهینه می کنند. از آخرین باری که از وب سایت های سازگار با موبایل سخن گفته شد، تاکنون گوگل سخت کوشیده تا حمایت از محتوای بهینه برای گوشی های هوشمند را بیشتر کند. بعنوان بخشی از این تلاشها، Googlebot-Mobile for smartphones را در دسامبر ۲۰۱۱۱ راه اندازی کرد که بطور اخص روی  شناسایی این نوع محتوا فعالیت کرده است.

امروز پیشنهادات گوگل در خصوص طراحی سایت های بهینه شده برای گوشی های هوشمند را ارائه میدهیم و توضیح خواهیم داد که چگونه از عهده ی اینکار برآییم به گونه ای که سایتهای بهینه دسک­تاپ و گوشی های هوشمند شما، از نتایج بهتر جستجو در گوگل برخوردار باشند.

توصیه هایی برای سایتهای بهینه گوشی های هوشمند

هنگام طراحی سایت برای گوشی های هوشمند، گوگل سه پیکره بندی مختلف را حمایت می کند:

۱ ) وب سایت های که از طراحی واکنشگرا استفاده می کنند.

برای مثال، وب­ سایت هایی که تمام دستگاه ها را با URL های یکسان پوشش می­ دهند و هر URL ، HTML یکسانی را برای تمام دستگاه ها بکار می­ برد و تنها از CSS برای تغییر نحوه رندر کردن صفحه در دستگاه استفاده میکند.این پیکره بندی پیشنهادی گوگل است.

۲ ) وب ­سایت ­هایی که بصورت داینامیک تمامی دستگاه ها را با مجموعه ای از URL های یکسان پوشش می دهند، اما هر URL، HTML ( و CSS ) مختلفی را، بسته به اینکه کاربر از دسک­تاپ یا گوشی موبایل استفاده می کند، بکار می ­گیرد.

۳  ) وب سایت های که دارای سایت های متفاوتی برای موبایل و دسکتاپ هستند.

طراحی واکنش­گرا

طراحی واکنش­گرای وب تکنیکی برای ساخت صفحات وب است که در آن اندازه نمایش صفحات با استفاده از مدیاکوئری های CSS3 تغییر پیدا می­کند.

بدین معنا که یک کد HTML برای صفحه، صرف نظر از دستگاهی که به آن دسترسی پیدا می­کند، وجود دارد؛ اما نمایش آن با استفاده از مدیا کوئری های CSS تغییر می­کند تا مشخص شود کدامیک از قوانین CSS در مرورگری که صفحه را به نمایش گذاشته است، کاربرد دارد.

استفاده از طراحی واکنش گرای وب با مزایایی همراه است، از جمله:

محتوای دسک­تاپ و موبایل شما را در یک URL نگه میدارد که ارتباط، اشتراک گذاری و لینک را برای کاربران، و تعیین ویژگی های نمایش محتوا را برای گوگل آسانتر می­کند.

گوگل می­تواند محتوای شما را مؤثرتر پیدا کند؛ چراکه مجبور نیست یک صفحه را برای بازخوانی و ایندکس تمام محتوای آن با Googlebot های مختلف کاربران کاوش کند.

HTML مخصوص دستگاه

در هر حال، ما به این موضوع نیز واقفیم که در بسیاری از موقعیت ها، استفاده از طراحی واکنش گرای وب ممکن و یا مناسب نیست. به همین دلیل است که گوگل از داشتن وب ­سایت­ هایی حمایت می­کند که محتوای یکسانی را با استفاده از HTML متفاوت مخصوص دستگاه در اختیار کاربر قرار می ­دهند.

HTML مخصوص دستگاه می تواند در یک URL ( پیکر بندی ای که آن را Dynamic serving می نامند ) یا URL های مختلف ( مانند example.com و m.example.com ) بکار گرفته شود.

اگر وب ­سایت شما از پیکره بندی Dynamic serving استفاده می کند، ما مطمئنا استفاده از Vary HTTP headerرا پیشنهاد می­کنیم که  سرورهای کشینگ و الگوریتم های گوگل را از تغییر محتوا بر اساس دستگاه مورد استفاده کاربر مطلع می­سازد.

گوگل همچنین از این بعنوان یک سیگنال خزنده برای Googlebot-Mobile استفاده می­کند.

در پیکره بندی جداگانه سایتهای موبایل، از آنجا که راههای زیادی برای اینکار وجود دارد، حاشیه نویسی هایی را پیشنهاد می­ کنیم که الگوریتم های گوگل را از یکسان بودن هدف در صفحات موبایل و دسک­تاپ شما مطلع می­سازد.

بدین معنا که حاشیه نویسی های جدید، ارتباط بین محتوای دسکتاپ و موبایل را بصورت جایگزینی برای همدیگر توصیف می­کند و باید بعنوان یک ماهیت جدا، که هر کدام برای طبقه ای خاص از دستگاهها طراحی شده اند، در نظر گرفته شوند.

۶ موقعیتی که بازسازی برند در آنها می تواند ایده ی خوبی باشد

برند قدرتمندی که به مرور زمان به وجود می ­آید بهترین ضمانت برای درآمد آینده است. اما، شما همین حالا هم از این موضوع آگاهی دارید. همه ­ی ما این حقیقت را میدانیم. این موضوع اطلاعاتی است که در ابتدای هر کلاس بازاریابی و برندسازی که می گذرانیم به ما داده می شود. و حتی با اینکه رسانه های اجتماعی و موتورهای جستجو، برندسازی را وارونه کرده ­اند، قدرت و قوام برند همچنان منجر به وفاداری در طول زمان می شود.

با توجه به اهمیت سازگاری و ثبات برند در بلند مدت، تصمیم برندسازی مجدد ( Rebranding ) نباید ساده گرفته شود. این عمل نه تنها گران تمام می شود، بلکه برندسازی مجدد ممکن است منجر به سردرگمی میان مشتریان شما شود و غیرضروری بوده و به طور بالقوه تراز و تعادل را برهم زند.تنها شش دلیل قابل قبول و موجه برای برندسازی مجدد وجود دارد که در ادامه بیان می شود.

۱ ) نیاز به تغییر نام دارید.

شاید نام شرکت شما گمراه کننده و نامرتبط شده است، یا شاید در میان یک درگیری تجاری هستید. به هردلیلی که باشد، تغییر نام مستلزم برندسازی مجدد است. حتماً تیم مالی و حقوقی­تان را در جریان تصمیم تغییر نام قرار دهید، یا حداقل آنها را در حلقه نگه دارید. آنها نیاز به حصول اطمینان از، اجرای تمام کاغذ بازی ­هایی که در تغییر نام لازم الاجرا است و برای بایگانی درست در نهادهای مربوطه صورت می گیرد، دارند.

۲ ) در حال یکی شدن با شرکت دیگری هستید.

مالکیت یا ادغام با سازمانی دیگر معولاً برندسازی مجدد را لازم الاجرا می کند.مراقب باشید که در طول مذاکره برای آنکه نام شرکت پس از ادغام را انتخاب کنید مصرف کنندگان و قدرت برند خود را در نظر بگیرید. به گونه­ ای عمل کنید که ریسک برهم خوردن تعادل را کم کنید.

۳ ) وقتی که دیگر در کسب و کار فعلی خود فعالیت نمی کنید.

اگر شما کسب وکارتان را کاملاً تغییر داده اید یا آن را در گروه ­های دیگر، بازارها، مخاطبان یا ناحیه جغرافیایی دیگر گسترش داده­ اید ، برندسازی مجدد به احتمال قوی در اولویت قرار خواهد گرفت.

۴ ) وقتی نیاز به تقویت برند خود دارید.

شاید آگاهی از برند شما پایین است و سهام شما کم ارزش است. یا شاید جایگاه­ یابی مجدد برندتان منجر به وسیع­تر شدن بازار مورد هدف­تان شود. نیاز به احیای نام تجاری میتواند توجیهی در جهت تلاش برای برندسازی مجدد باشد. فقط مطمئن شوید که یک دلیل موجه تجاری برای این تصمیم داشته باشید نه اینکه صرفاً بخواهید علامت تجاری شرکت خود را تغییر دهید.

۵ ) زمانی که نگاه و احساس شما نیاز به تجدید قوا داشته باشد.

آیا از موقعیت لوگوی خود فرار میکنید؟ در ارسال لینک وب سایت خود تردید دارید؟ از توزیع کارت تجاری خود نفرت دارید؟ اگر احساس می کنید که برندتان در مقایسه با رقبا تاریخ گذشته و بدون زرق و برق است، برندسازی مجدد در اولویت قرار خواهد گرفت. حتی اگر فقط تغییر در طراحی لازم باشد، حتماً یک قدم به عقب برداشته و مجدداً استراتژی ­های برندینگ خود را بررسی کنید. اغلب اوقات، یک نگاه و احساس منسوخ بودن، علامتی از وجود یک مشکل بزرگتر است.

۶ ) وقتی که استحکام برند شما پایین است.

وقتی به نظر می ­آید که تمام ارتباطات شما مربوط به شرکتی دیگر است یا هر بخش، از یک لوگو و ترکیب رنگی متفاوت استفاده میکند، احتمالاً زمان برندسازی مجدد فرارسیده است. در این سناریو، پیشنهاد میشود استراتژی معماری برند خود را ارزیابی کنید. این رویکرد میتواند برای شرکت­ هایی که برندهایی با نام و لوگوی چندگانه را مدیریت میکنند، مفید باشد.

به یاد داشته باشید، برندسازی مجدد کار بسیار مهمی است. این فعالیت هزینه ­بر و زمان­بر است. اغلب اوقات مردم فراموش می کنند که هر قطعه­ ی تکی ارتباطی از امضای ایمیل تا قراردادهای قانونی، لازم است توسط برندی جدید به روز شود. به علاوه، این یک راه حل فوری نیست. اگر شما یک پایگاه مشتریان وفادار داشته باشید که بر روی برند فعلی سرمایه­ گذاری کرده­، برندسازی مجدد می تواند مخرب باشد. اما زمان ­هایی هم وجود دارد که برندسازی مجدد توجیه پذیر بوده و فضای کسب وکار را مطلوب می کند.