مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین

مقالات آموزش بازاریابی آنلاین، بازاریابی اینترنتی، استراتژی بازاریابی، برندینگ

توسعه کسب وکار با استفاده از استراتژی برند

در دنیای دیجیتالی امروز، توسعه کسب وکارها تنها با استفاده از استراتژی ­های پیشرو و شخصی سازی شده که داستان برند را بازگو کنند و تجربه آنلاین بازار هدف از برند را بهبود ببخشند، امکان پذیر است.

پژوهش در مورد رقبا و تحلیل صنعت

هویت برند شما از هرتلاش انحصاری دیگری که توسط شرکت ­تان صورت می گیرد بزرگتر و مهم تر است. هویت برند اساس و  پایه­ ی کسب وکار شماست، و نیازمند آن است که در  طول ساخت برند برای حضور آنلاین با ثبات باشد. جوهره و اساس هویت برند حتماً باید استراتژی قوی را برای کسب وکار شما تعریف و فرمول بندی کند. این استراتژی ­ها باید در ساختار سازمان شما نمود پیدا کند، دقیقاً به همان صورت که برای رقبایتان صورت می گیرد. ابتدا باید تحلیل کنید که در کجای بازار قرار دارید، و برنامه ­ای ایجاد کنید که شما را به جایگاهی که می خواهید در آن باشید، برساند. برای انجام این کار لازم است تحلیل کاملی از نقاط قوت، ضعف، فرصت­ ها و تهدیدهای موجود در صنعتی که در آن فعالیت می کنید، انجام دهید ( SWOT Analysis ). تحلیل رهبران و پیشروان صنعتی که در آن فعالیت دارید می تواند منجر به ایجاد جرقه در ذهن شما برای تاکتیک­ های نوآورانه برندسازی شود، و به شما اجازه دهد که برای برند خود رویکرد منحصر به فردی ایجاد کنید. انجام این تحلیل ­ها، به شکل گیری هویت برند شما و توسعه استراتژی ­هایی برای آینده به شما کمک میکند.

با جان تازه بخشیدن به برند، دوباره توجه مخاطبان­تان را جلب کنید.

بازبینی مجدد یک هویت برند قدیمی و حضور ضعیف آنلاین می تواند تأثیر قابل توجهی در مسیر دیجیتالی در حال رشد شما داشته باشد. زمانی را برای مرور گذشته شرکت­ تان بگذارید، تا قدم ­ها و گام­ هایی که برای رشد کسب وکارتان و رسیدن آن به جایی که در حال حاضر در آن قرار دارد، را شناسایی کنید. استراتژی انتخابی به تجدید قوای هویت برند شما به شیوه­ای که برای مخاطبان قابل شناسایی باشد، کمک خواهد کرد. این استراتژی جدید صدای تازه و برجسته برای برند­تان ایجاد می کند که نتیجه ­ی آن کسب آگاهی برند بیشتر در طول مسیر است. برنامه جدید برای برند شما می تواند دقیقاً آن چیزی باشد که برای جلب توجه مخاطبان فعلی خود به آن نیاز دارید و کم کم مشتریان بالقوه را نیز شامل شود.

هویت برند خود را به گونه ­ای شکل دهید که نمایانگر مدل کسب وکارتان باشد.

داشتن هویت برندی که به وضوح تعریف شده باشد و متناسب با مدل کسب وکار شما باشد چیزی است که باعث ایستادگی شما در مقابل مخاطبانتان میشود. هویت شما مشخص می کند می خواهید چه طور به نظر بیایید، و مدل شما مبتنی بر برنامه­ هایی است که شرکت شما برای تحقق این اهداف در پیش می گیرد. آنها به صورت مداوم کار میکنند تا ادراک عمومی از شرکت شما را توسعه دهند و در همین زمان خواسته­ ها و نیازهای مشتریان­ تان را در ذهن نگه می دارند. داشتن مدل کسب وکاری که تکمیل کننده هویت برندتان باشد، شرکت ­تان را در تشخیص مشتریان جدید یاری می دهد و شما را  در ذهن مشتریان وفادار به یاد ماندنی می کند.

یک استراتژی برند معقول مستلزم آن است که جایگاه برند شما، شعار، لوگو، و تصویر برندتان با هم سازگار باشند و نمایانگر  هدف و کسب وکار ایده ­آل­ تان باشد. با استفاده از لایه بندی هویت خود از طریق وب سایت، حضور در شبکه های اجتماعی و تلاش­ های بازاریابی اینترنتی، می توانید بخشی از زندگی مشتریانتان شوید، به سادگی محصول فیزیکی و خدماتی که خریداری می کنند.

وفاداری به برند را از طریق پیام رسانی­ یکپارچه برندتان گسترش دهید.

فقط ایجاد یک هویت برند، برای  متمایز کردن خود از رقبا کافی نیست. استراتژی باید در موقعیتی باشد که برای چگونگی توسعه هویت برند شما برنامه داشته باشد تا اطمینان کسب کنید که مخاطبان برند شما را به همان شکلی که مد نظرتان است، درک خواهند کرد. این برنامه شامل پیام رسانی سازگار و حضور آنلاین رو به رشد است در حالی که اصلاحات از طریق شرکت شما تکامل میابد. شما می خواهید مشتریان را ترغیب و متقاعد سازید که به سمت محصول شما بیایند یا اگر خدمتی ارائه می کنید از آن استفاده کنند و این روند را از طریق هدایت آنها به سمت برند دنبال می کنید.  به مشتریان تان بیشتر نشان دهید که چرا باید از محصول یا خدمت شما استفاده کنند، به جای اینکه خیلی ساده به آنها بگویید که محصولات و یا خدمات شما را خریداری کنند.

تصویری که برند شما مجسم می کند باید در تمام کانال­ هایی که حاوی فعالیت­ های بازاریابی دیجیتالی شما است، یکپارچه باشد. با یکپارچه نگه داشتن برندتان، پیام شما می تواند ارتباط عاطفی قوی با مشتریان برقرار کند که آنها را به سمت برند و شرکت برمی گرداند.

 

جایگاه برند و ارتباط آن با شعار برند

وقتی شما در حال خلق یک برند جدید ( یا بازسازی برند قدیمی خود ) هستید، واضح است که موارد بسیاری وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل معماری برند، هنجارها، ارزش ­ها، جایگاه برند، راهبردهای بصری و مواردی از این دست می شود. می توان گفت از بین تمام این موارد شرح موقعیت و جایگاه برند و شعار برند از اهمیت بالایی برخورداراند، چرا که بیشتر از سایرموارد برندینگ مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین به این دلیل که این دو مورد، به شکل متمرکز،  تمامیت برند شما را از طریق چند کلمه انتقال می دهند، اهمیت بیشتری دارند.

بنابراین، چگونه به تدوین درست بیانیه جایگاه برند و شعار برند مرتبط با آن بپردازیم؟ با روش های زیر :

۱ ) درک هدف هریک از موارد : جایگاه سازی برند و شعار برند

شرح موقعیت و جایگاه برند شما درونی و داخلی است. هدف آن هدایت بازریابی، تولید و تصمیمات عملیاتی شرکت شما است. شما باید قادر باشید از بیانیه موقعیت برند به عنوان یک تست محک برای اطمینان از اینکه تمام تصمیم گیری­ ها بر اساس هدف برند باشد، استفاده کنید. در واقع جایگاه یابی به آن معنا است که مشخص کنیم می خواهیم مخاطبان ما را با چه عنوانی بشناسند و به دنبال کسب چه جایگاهی در ذهن آنان هستیم. به شکلی واضح تر اگر برند ما یک شخصیت باشد می خواهیم مخاطبان آن را با چه ویژگی هایی به یاد آورند.

شعار در مقایسه با شرح موقعیت در مقابل مصرف کننده قرار می گیرد. شعار، عصاره­ ی شرح موقعیت و جایگاه برند است که آن را به عبارتی جذاب، و به یادماندنی که حامل مزیت و شخصیت برند است، تبدیل می کند. در واقع شعار، جایگاه برند را در ذهن مصرف کننده و مخاطبان می نشاند. هرچه شعار گیرا تر باشد جایگاه برند در ذهن مصرف کننده مستحکم تر خواهد شد.

۲ ) بر اساس یک ساختار مشخص به تدوین جایگاه برند و شعار برند بپردازید.

شرح موقعیت برند و شعار برند به یک باره از آسمان به زمین نمی ­افتند. برای کسب اطمینان از آنکه شرح موقعیت تمام آنچه را که باید بگوید، بیان می کند ( بدون تلاش برای اضافه گویی ) از الگوی جایگاه سازی کلاسیک زیر استفاده کنید؛

چالشی برای ذهن : نام کسب وکار، یک نوع محصول یا خدمت برای برخی از مردم است. برای جایگاه سازی در واقع باید این سه المان یعنی نام کسب وکار، محصول و خدمت، و مخاطبان هدف را مشخص نمایید. برای این کار می توانید از مسیر زیر  هم پیش بروید :

  • چه : ( تنها طبقه ای خاص از محصول، مثلاً تنها سایت مشاوره بازاریابی )
  • چگونه : ( بیان تفاوت ها و ویژگی ها )
  • چه کسی : ( برای کدام دسته از مشتریان )
  • کجا : ( با توجه به محل های جغرافیایی تحت پوشش )
  • چرا : ( چه کسانی به این محصول نیاز دارند )
  • چه موقع : ( در طول روند اساسی و زمان مقتضی برای پاسخگویی به نیاز )

با پرسیدن سوالاتی از این دست می توانید جایگاه برند خود را مشخص کرده و آن را به صورت یک بیانیه مختصر و شفاف بیان کنید. هر یک از سوالات بالا جهت گیری شما را در مورد ابعاد مختلف کسب وکار مشخص می کند و این مورد بعدها برای تدوین استراتژی بازاریابی، فروش، تبلیغات و برندسازی مسیر درست را برای شما مشخص می کند. همچنین وقتی جایگاه برند مشخص شود راحت تر می توان شعار مناسب برای آن را ایجاد کرد چرا که مخاطبان خود و همچنین خدمتی که می خواهیم به آنها بکنیم، کاملاً مشخص است در نتیجه با استفاده از کمی خلاقیت می توان شعاری مناسب و جذاب ساخت که به جایگاه سازی برند در ذهن مشتریان نیز کمک کرده و فرآیند آن را تسریع بخشد.

بیانیه جایگاه برند یا همان شرح موقعیت برند به شما تصویری شفاف از آنچه شرکت می خواهد انجام دهد و اینکه آن را برای چه کسانی می خواهد انجام دهد، می دهد. در نتیجه از این طریق راحت­ تر می توان شعار برند را ساخت.

جایگاه برند شعار برند

۳ ) بیانیه جایگاه برندتان را دوباره تحلیل کنید.

پس از تدوین بیانیه ­ی جایگاه برند از خود بپرسید، “آیا این ما هستیم؟” این راهی است برای کسب اطمینان از موفقیت و اینکه آنچه بدان رسیده­ اید همان جایگاه مورد نظرتان بوده یا خیر. این امر حتی برای شعار مناسب­ تر است. شعار خود را برای افراد غریب ه­ای که چیزی از شرکت شما نمی دانند بازگو کنید، و از آنها برای گرفتن بازخورد چند سوال بپرسید. عملکرد مصرف کنندگان واکنش آنی آنها نسبت به برند است.

نهایتاً پس از گرفتن بازخورد مصرف کنندگان سعی کنید با توجه به بازخوردها و تجربیات خود و با استفاده از هر دو جنبه ­ی عقل و احساس بهترین تصمیم را در مورد شرح موقعیت برند و شعار برند بگیرید به گونه­ ای که تمام خصوصیات مد نظر برندتان را در آن بگنجانید.

شعار برند شما چیست؟ آیا شعاری برای خود دارید که منحصر به فرد باشد؟ آیا شعار فعلی­ تان ویژگی­ های مدنظر شما را به مخاطب القا می کند؟ به یاد داشته باشید که، یک شعار مناسب، اثربخشی یک کمپین را تضمین می کند چرا که نهایتاً کمپین  به پایان خواهد رسید و این وظیفه شعاربرند است که پس از آن نیز با مخاطب ارتباط برقرار کند. بنابراین مطمئن شوید که پیام درستی را برای مصرف کنندگان­ تان در قالب شعار برند خواهید فرستاد. و اگر در انتخاب این پیام به مشاوره و کمک نیاز دارید با ما تماس بگیرید.

استراتژی نهایی برندسازی برای کسب وفاداری آنلاین

استراتژی­ های برندسازی آنلاین اگر به درستی تدوین  و مورد استفاده قرار گیرند، پیروز خواهند شد. این بدان معنا است که چگونگی ارتباط برند با مخاطبانش اهمیت بیشتری نسبت به تمایز برند در مقایسه با رقبایش دارد.

ارتباط برند ( Brand Relevance ) چیست؟

ارتباط برند، تنظیم استراتژی برند با هویت برند است، به این منظور که منفعت روشنی برای پاسخگویی به یک نیاز، خواسته یا  تمایل  مصرف کننده یا بازار هدف، را ارائه دهد.

تفاوت بین برندسازی آنلاین و سنتی

بر اساس تفکر Young & Rubicam برندسازی سنتی نهایتاً در چهار معیار اندازه­ گیری برای ارزش­ گذاری دارایی برند خلاصه می شود و اطلاعاتی در مورد ارتباط، تمایز، دانش و اعتبار را در نظر می گیرد. بهترین برند، برندی است که بیشتر متمایز باشد و تمایز بیشتری نسبت به ارتباط داشته باشد.

وقتی برند بیشتر از آنکه متمایز باشد، مرتبط شود به کالا تبدیل می شود. و خارج از دنیای دیجیتال، این تئوری درست به نظر می رسد. به این فکر کنید که وقتی به مغازه­ای می روید و محصولی را از قفسه برمی ­دارید چه چیزی به ذهن تان می ­آید یا وقتی در شعبه بانک همسایگی خود  وارد می شوید چه احساسی دارید. مشکل اینجاست که مردم دیگر کارهایی از این قبیل را انجام نمی دهند. آنها به صورت آنلاین خرید می کنند یا حداقل، جستجوی خود را به صورت آنلاین انجام می دهند. فعالیت های اینترنتی برند شما اولین نقطه تماس با مشتری است.

برندسازی دیجیتالی

تماماً در مورد یافتن، مورد استفاده قرار گرفتن و شیوع یافتن در فضای مجازی است. یعنی در برندسازی آنلاین این ارتباط  است که بر تمایز فائق میشود. و این پیروزی به دو دلیل زیر اتفاق می­افتد :

۱) گوگل برنده خواهد شد. این امر برای هیچکس پوشیده نیست. گوگل فضای آنلاین را هدایت میکند. گوگل ۸۶.۳% از سهم بازار آمریکا و ۸۸.۸۸% از سهم بازار جهانی را در اختیار دارد. در نتیجه هر چه آنها بگویند یا انجام دهند، فضای آنلاین را جلو می برد، و مدیران برند نیز بیشترین زمان خود را صرف آن می کنند. بسیاری از مشتریان فعلی شما و اکثر چشم اندازهای شما با جستجو در گوگل آغاز میشود. و گوگل به ایجاد یک تجربه کاربری فوق ­العاده و محتوای ارتباطی توجه می کند.

۲ ) مخاطبان شما برای یافتن تمایز جستجو نمی کنند. وقتی مخاطبان شما برای کالا یا خدماتی جستجو می کنند به آن نیاز  دارند و آن را می خواهند، آنچه شما را متفاوت می کند آن چیزی که آنها در نوار جستجو تایپ می کنند نیست، بلکه ایجاد ارتباط و فضای مناسب برای تجربه کاربر است.

استراتژی ­های برندسازی آنلاین موفق

حالا چه کار می خواهید بکنید؟ در ادامه ۶ استراتژی موفق برای برندسازی آنلاین معرفی شده است که به شما در کسب  وفاداری برندتان در دنیای دیجیتال کمک میکند :

۱ ) متوجه باشید که چه میخواهید بگویید.

در فضای آنلاین به صورت ضد و نقیض برخورد نکنید موضع خود را مشخص کنید و بر آن استوار بمانید.

۲ ) متوجه باشید مخاطبان شما چه چیزی را می خواهند بشنوند.

سایتی که از هر دری سخنی بگوید نمی تواند وفاداری مشتریان را حفظ کند سعی کنید بر روی یک حوزه متمرکز شوید و اطلاعات مورد نیاز و مورد نظر مخاطبان هدف را به آنها برسانید.

 ۳ ) موضع مطلوب را شناسایی کنید.

در رابطه با ایجاد سایت مطمئن شوید که سایت شما موقعیت خوبی در بین مخاطبان دارد و در حوزه­ ی جذابی فعالیت می کند.

۴ ) تجربه برند خود را قوی کنید.

محیط کاربری سایت را به گونه ­ای طراحی کنید که از جذابیت کافی برای مخاطبان برخوردار باشد. هرچه محیط کاربری شما پویاتر و کارکردن با آن آسان تر باشد و اطلاعات به راحتی در دسترس باشد مخاطبان احساس رضایت بیشتری از استفاده از آن خواهند داشت.

۵ ) چرخه عمر مشتریان را نادیده نگیرید.

پس از آنکه مشخص کردید مخاطبان هدف شما چه گروهی هستند، به خاطر داشته باشید که باید طبق سلیقه و سبک زندگی آنها پیش بروید. فراموش نکنید که آنها در مراحل مختلف زندگی­شان، تغییراتی در سلیقه­ ی خود خواهند داشت بنابراین این تغییرات و عواملی که بر سبک زندگی آنها اثرگذار است را مورد توجه قرار دهید.

 ۶ ) در طول مسیر خود را منطبق کنید

تکنولوژی به مرور زمان تغییر میکند سعی کنید خود را با این تغییرات وفق داده و متناسب با آن خود را به روز کنید. در غیر اینصورت رقبا جای شما را خواهند گرفت و وفاداری مشتریان خود را از دست خواهید داد.

توجه به این شش نکته در استراتژی های برندسازی آنلاین میتواند به شما کمک کند که وفاداری مشتریان خود را نسبت به برندتان افزایش دهید. اگر در انجام این نکات با مشکل مواجه شده ­اید ما برای کمک به شما از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم کرد، با ما تماس بگیرید.

تجسم شخصیت برند : روش نهایی برای شناخت برندتان

تصور کنید شرکت شما یک شخص بود، کسی که میتوانید با او نشست و برخواست داشته باشید، او را برای ناهار دعوت کنید، و اجازه دهید مراقب بچه ­های شما باشد.

آیا آنها را همان طور که بهترین دوست تان را دوست دارید، دوست خواهید داشت؟

ما اغلب به عنوان یک هویت خارجی به برند خود نگاه می کنیم، بدون در نظر گرفتن این نکته که در یک شرکت، برند مانند یک شخص، شهرت خارجی شرکت را می سازد.

مردم با استفاده از ویژگی­های طبیعت انسانی، به اجسام و اشیا شخصیت می دهند چرا که به این صورت آنها را مرتبط می کنند.

اما وقتی برای تعریف، فهم و ارتقای برندینگ تلاش می کنیم، معمولاً یک راه درست و غیر شخصی برای انجام آن داریم. برند خود را براساس رنگی که استفاده می کنیم، بیانیه ­ی ارزش ( value proposition statementss ) پیشنهادی خود، و بازار هدف تعریف می کنیم. با این حال، در پایان ما مردم را در معرض خرید و فروش قرار می دهیم، و مردم هم براساس غریزه و طبیعت، توجهی به اینکه ما چه هستیم ندارند و توجه آنها متمرکز بر آن است که ما کی هستیم.

با ساخت و توسعه برند از درون سازمان به سمت خارج از سازمان، میتوانیم با ارزش­ها، اهداف و حتی مشتریان بیشتر ارتباط برقرار کنیم. برند چیزی فراتر از بیانیه هدف ( mission statement ) است. نام تجاری برند، شهرت کلی یک سازمان است.

اینجا جایی است که بحث تجسم شخصیت برند به میان می ­آید.

تجسم شخصیت برند ( brand personification ) می تواند به عنوان “یک تکنیک فرافکنی باشد که از مردم می خواهد که در مورد برند به صورتی که انگار شخص زنده است فکر کنند و به گونه­ ای آن را توصیف کنند که انگار فکر یا احساس دارد”.

برگشتن به عقب و واضح کردن آنکه برند شما کیست و چه تاثیری بر جهان می گذارد یک روش فوری و حسی است. این روش یک روش قدرتمند است، نه تنها برای شرکت­های بزرگ که رفتار مصرف کنندگان را لحظه به لحظه مورد مطالعه قرار می دهند، بلکه برای کسب وکارهای کوچک و کم سود نیز قابل کاربرد است، در واقع در هر جایی که شهرت، بخش مهم و اساسی کار شما محسوب شود.

شهرت یک شرکت ( شهرت یک نام تجاری ) و در واقع شخصیت خارجی آن، موفقیت آن را تضمین میکند.

خوشبختانه، شما با برداشتن چهار گام زیر به همراه تیم بازاریابی و توسعه کسب وکار خود میتوانید برند خود را بهتر بشناسید، بنابراین بیاید تجسم شخصیت برند را آغاز کنیم.

گام اول ) شخصیت برند تان را بشناسید.

با اکتشاف شخصیت برند خود آغاز کنید. فرآیند را با پرسیدن سوالاتی از این دست که در ادامه آماده، آغاز کنید و جواب مربوط به هریک را بنویسید :

۱ ) برند شما روحیه­ ی زنانه دارد یا روحیه مردانه؟

۲ ) آیا براساس مطالعه با هوش است یا براساس تجربه­ ی زندگی؟

۳ ) اجتماعی است یا درونگرا؟

۴ ) دلسوز است یا مستبد؟

۵ ) آیا به او اعتماد دارید؟

این سوالات فقط نمونه اند. برای اکتشاف شخصیت برند خود آزاد هستید که تا هر کجا که می خواهید پیش بروید.

سوالات باید در مورد خصوصیت های شخصیتی باشد. فقط به دنبال ویژگی های مثبت نباشید؛ هدف از انجام این تمرین یافتن خصوصیات مثبت نیست. مانند هر فرد دیگری، برند شما نیز دارای عیوبی است. به این عیوب نفوذ کنید و آنها را خجالت زده کنید. با شناخت این نواقص می توانید آنها را بهبود ببخشید یا حتی حذف کنید. برای مثال این موضوع که شما همیشه در تحویل عقب میمانید،چه ویژگی ای را به شخصیت برندتان می دهد؟

گام دوم ) از خودتان بپرسید، چرا ؟

دنبال کردن این سوالات را با زیر سوال بردن خود یا تیم تان انجام دهید، در هر مورد از خود بپرسید “چرا این فکر را می کنی؟”. کشف چرایی پاسخ شما به این سوالات، که علت انجام هر کاری چه بوده، به شما کمک می کند تا بفهمید آیا ارزش ­های درستی را برای برند خود برگزیده ­اید یا اینکه برند شما جایگاه نادرستی در بازار دارد.

امکان دارد تیم شما به این نتیجه برسند که برندتان کمی درونگرا است. آیا این امر به این دلیل است که شما در شبکه ­های اجتماعی فعالیت زیادی ندارید و به نوعی با مشتریان خود ارتباط برقرار نمیکنید؟

یا شاید تیم شما فکر کند برندتان روحیه­ ای مردانه دارد. آیا این امر به دلیل رنگی است که مورد استفاده قرار می دهید، یا تن صدایی که در آگهی ها از آن استفاده میکنید؟

تجسم شخصیت برند

گام سوم ) برند خود را تصور کنید.

شما فهمیدید برندتان کیست و چرا اینگونه است، حالا باید با او مواجه شوید. روی وایت برد اسمی را بنویسید. لازم نیست این اسم، نام برندتان باشد، اسمی به آن بدهید که با ویژگی ­های شخصیتی برند متناسب باشد. حالا شما یک اسم دارید، به آن چهره و تصویر بدهید. یک روش عالی این است که تصویر هر کسی که فکر میکنید معرف شخصیت برند است را بیاورید. به پیچیدگی­ های خاص توجه کنید، مانند لباسی که بر تن میکند یا تمیزی آن. آیا او خوش لباس و مرتب است؟ آیا خسته به نظر می­آید یا پر انرژی است؟ جزئیات به این سادگی میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید برند شما کیست.

با توجه به آنکه چه محصولی را به فروش میرسانید و برندتان دارای چه هدفی است باید اسمی را انتخاب کنید که نشان دهنده ویژگی های مذکور در ذهن مخاطب باشد.

گام چهارم ) بررسی کنید که چه کسی هستید و چه کسی، میخواهید باشید.

با فهمیدن آنکه برند شما کیست به جای آنکه برند شما چیست، می توانید شروع به تدوین استراتژی بازاریابی موفق و ارزش های شرکت با توجه به برند و شخصیت او، کنید. از خود سوالاتی از این قبیل بپرسید، “دوستان او چه کسانی ­اند؟”، “اگر به نوعی درونگرا است، آیا لازم است بیشتر اجتماعی شود؟”، “اگر ما نتوانیم از درون سازمان برند و شخصیت برند خود را بسازیم، چگونه می توان انتظار داشت که نام تجاری مان در خارج از سازمان و در بازار هدف رشد و توسعه یابد و شهرت کسب کند ؟”.

اگر جواب ­هایی که میشنوید باب طبع­ تان است، آنگاه می دانید که در مسیر درست قرار دارید. و اگر اینگونه نبود، شاید زمان آن رسیده که با ارزیابی، به توسعه هویت برندتان بپردازید.

آیا برند خود را ملاقات کرده اید؟ اگر نه، به دنبال آن بروید، به او فرصتی بدهید. او نیز منتظر ملاقات شماست.

نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری: معیاری کلیدی از سری شاخصهای بازاریابی اینترنتی

برند شما به وسیله بازاریابی داده محور، قدرتمند میشود.

بازاریابی جایگاه جذابی در تقاطع علم و هنر دارد. از یکسو بازاریابان درجه یک از خلاقیت و مهارتهای هنری خود برای ایجاد کمپین های هنری بهره می گیرند تا نامشان در میان مخاطبان بپیچد. از سوی دیگر آنها دائما عملکرد هر کمپینی را تجزیه و تحلیل و اندازه گیری می کنند تا روش انتقال پیام خود را اصلاح کنند و عملکرد خود را بهینه سازند. استفاده از شاخصهای عملکرد کلیدی ( KPI ) و شاخصهای بازاریابی اینترنتی به شما کمک خواهد کرد تا میزان عملکرد فعالیت های بازاریابی اینترنتیخود را در فضای مجازی اندازه گیری نمایید.
شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری در بازاریابی اینترنتی ( Online Conversion Metricc )

How well does your online audience convert into paying customers?

تا چه اندازه مخاطبان آنلاین شما به مشتریان خریدار تبدیل می شوند؟

از چپ به راست: نرخ تبدیل : میزان موفقیت فعالیتهای بازاریابی اینترنتی در افزایش فروش آنلاین و تبدیل مخاطبان به  مشتری در فضای مجازی

شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری ( online conversion metric ) اینکه شما تا چه میزان در تبدیل مخاطبان آنلاین خود به یک مشتری موفق بوده اید، را می سنجد. مقیاس این نرخ تبدیل با توجه به نوع کسب وکار اینترنتی که در آن فعالیت می کنید، متفاوت است. به عنوان مثال یک شرکت فعال در زمینه تجارت الکترونیک به دنبال اندازه گیری میزان خرید آنلاین است درحالی که یک کسب وکار SaaS ( نرم افزار به عنوان سرویس ) میخواهد تعداد ثبت نامهای آزمایشی ( trial sign ups ) را بداند. تصویر بالا نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری را برای فروشگاه اینترنتی یک شرکت نرم افزاری مشخص می کند.

نرخ تکمیل و بازدید از سایت ( Page Visits and Completion Rate )

بازاریابان دیجیتالی در رابطه با صفحاتی که مخاطبین در وب سایت های تحت مدیریت آنها طی می کنند تا از یک بازدیدکننده تبدیل به یک مشتری شوند ( خرید کننده ) باید اطلاع داشته باشند. در بسیاری از کسب وکارها این مسیر به صفحات محصول، ویژگی های محصول و کارت خرید منتهی میشود. بنابراین اندازه گیری ترافیک این صفحات، شاخص مهمی برای تعداد افراد درگیر در فرایند خرید ( purchase funnel ) که از خود علاقه و قصد خرید نشان داده اند، است. به همین ترتیب دنبال کردن نرخ تکمیل ( به اتمام رساندن خرید )، شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری را تایید می کند و میزان موفقیت وب سایت را در تبدیل بازدیدکنندگان به مشتریان بالقوه یا مشتری نشان میدهد.

آمار مشتری ( Customer statistics ) 

برای تکمیل فرایند خرید آنلاین، بازاریابان دیجیتالی باید به دنبال ردیابی مشتریان بالفعل و بالقوه در طول زمان باشند. در بالا از مثال شرکت نرم افزاری استفاده شد و منطق مشابهی بر دیگر انواع کسب وکارهای اینترنتی را هم می توان تعمیم داد. در اینجا چند آمار کلیدی که نیازمند توجه است آورده شده:

  •  مشتریان جدید ( New Customers ): خریدارانی که بار اول است که خرید می کنند.
  •  مشتریان مجدد ( Returning Customers ): خریدارانی که حداقل یک خرید پیشین داشته اند.
  •  درآمد متوسط هر خریدار ( Average Revenue per Buyer ): کل درآمد در یک بازه زمانی تقسیم بر کل تعداد  خریداران
  •  کل تراکنشها ( Total Transactions ): تعداد کل خریدهای انجام شده در طول یک دوره زمانی صرف نظر از اینکه  توسط یک مشتری جدید انجام شده یا یک مشتری قدیمی
  •  کل درآمد ( Total Revenue ): میزان درآمد حاصل از انواع مشتریان در طول یک دوره زمانی

برای ارائه گزارشی دقیق از عملکرد بازاریابی دیجیتالی، شاخص نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری باید با دیگر شاخص های مرتبط در حوزه بازاریابی اینترنتی همراه شود. حتما در کنار این شاخص به پیگیری شاخص اطلاع رسانی ( awareness metric )، شاخص اولین بازدید ( first visit metric ) و شاخص بازدید مجدد ( returning visit metricc ) نیز بپردازید.